انجمن آبیاری و زهکشی ایران
نشریه آبیاری و زهکشی ایران
2008-7942
2676-6884
9
2
2015
06
22
شبیهسازی و ارزیابی الگوی توزیع رطوبتی خاک در آبیاری زیرزمینی کوزهای
233
241
FA
آزاد
آقایی
دانش آموخته کارشناسی ارشد آبیاری و زهکشی، گروه مهندسی آب، دانشگاه زابل، زابل، ایران
پیمان
افراسیاب
استادیار گروه مهندسی آب، دانشگاه زابل، زابل، ایران
p_afrasiab@yahoo.com
مهدی
کیخا
عضو هیأت علمی مرکز تحقیقات تالاب بینالمللی هامون، دانشگاه زابل، زابل، ایران
غلامعلی
کیخا
محقق مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی زابل، زابل، ایران
با توجه به محدودیت منابع آب در مناطق خشک جهان، استفاده از روشهای نوین آبیاری با راندمان بالا در کشاورزی امری ضروری است. یکی از راههای افزایش بهرهوری آب، استفاده از روش آبیاری زیرزمینی کوزهای است. با اینحال طراحی درست این سامانهها نیاز به اطلاعات کافی از نحوه توزیع جریان آب به صورت افقی و عمودی دارد. هدف از این مطالعه بررسی عمقی الگوی توزیع رطوبت در خاک تحت سامانه آبیاری کوزهای با استفاده از منبع آب آبیاری با ارتفاع 1، 5/1و 2 متر در مقاطع زمانی مشخص میباشد. این پژوهش در قالب بلوکهای کامل تصادفی و در سه تکرار انجام گرفت. اندازهگیری رطوبت حجمی خاک تا عمق 1 متر توسط رطوبت سنج TDR صورت پذیرفت. کوزهها دارای قطر6 سانتیمتر و ارتفاع 45 سانتیمتر بودند واز طریق لولههای پلی اتیلن 16 میلیمتری بههم وصل شدند. شبیهسازی حرکت آب در خاک بهوسیله نرمافزار HYDRUS-2D انجام شد و در نهایت نتایج حاصل از شبیهسازی با نتایج حاصل از اندازهگیریهای میدانی مقایسه گردید. نتایج نشان داد مدل میتواند روند تغییرات رطوبت را با دقت به نسبت خوبی شبیهسازی کند. در زمانهای اولیه آبیاری، شبیهساز رطوبت را بیشتر از مقادیر واقعی برآورد کرد. در فاصله 30 سانتیمتر از محور عمودی کوزه تغییرات رطوبتی چندان نبود و مدل نیز این امر را تصدیق کرد. بهترین همبستگی مربوط به فاصله 10 سانتیمتری از محور عمودی کوزه با مقادیر ME، RMSE و R<sup>2</sup> به ترتیب برابر 0015/0 سانتیمتر، 018/0 سانتیمتر و 95/0 میباشد. یافتهها نشان داد شبیهسازHYDRUS-2D ، از کارایی مناسبی برای شبیهسازی توزیع رطوبت در آبیاری کوزهای متخلخل رسی برخوردار است.همچنین مشاهده شد که توزیع رطوبت در نیمرخ خاک تحت منبع با ارتفاع 5/1 و 2 متر، تفاوت چندانی با هم ندارد و افزایش ارتفاع منبع تأثیری روی شعاع رطوبتی خاک ندارد و تنها افزایش هزینهها را در پی دارد.
آبیاری کوزهای,الگوی توزیع رطوبت,شبیهسازی,HYDRUS-2D
https://idj.iaid.ir/article_54899.html
https://idj.iaid.ir/article_54899_741aa498cbee373629162697a4dc428e.pdf
انجمن آبیاری و زهکشی ایران
نشریه آبیاری و زهکشی ایران
2008-7942
2676-6884
9
2
2015
06
22
واکاوی میزان دانش فناوریهای مدیریت آب کشاورزی شهرستان فلاورجان
242
251
FA
سمیرا
نبی افجدی
دانشجوی دکتری توسعه کشاورزی، دانشگاه یاسوج، یاسوج، ایران
حسین
شعبانعلی فمی
دانشیار گروه مدیریت و توسعه کشاورزی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
hfami@ut.ac.ir
احمد
رضوانفر
استاد گروه ترویج و آموزش کشاورزی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
هدف پژوهش حاضر بررسی میزان دانش کشاورزان نسبت به فناوریهای نوین مدیریت آب کشاورزی است. جامعه آماری این تحقیق را کشاورزان شهرستان فلاورجان تشکیل دادهاند (20156= N). حجم نمونه 205 نفر انتخاب گردید. پرسشنامه تحقیق شامل دو قسمت کلی بود: بخش اول شامل ویژگیهای فردی، اقتصادی، اجتماعی و ترویجی و دربخش دوم شامل گویههای مربوط به میزان دانش کشاورزان کشاورزان نسبت به فناوریهای مدیریت آب کشاورزی(209 سوال) بود. روایی محتوایی آن توسط اساتید گروه ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاه تهران و پایایی آن با محاسبه ضریب آلفا کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت (92/0<α>82/0). براساس یافتهها میانگین سنی کشاورزان 42 سال و غالباً مرد بودند. میانگین سابقه کار کشاورزی آنها 51/27 سال و میانگین سابقه کار دامداری ایشان 92/8 سال بود. اکثریت افراد مورد مطالعه (2/31 درصد) دارای تحصیلاتی درحد آبتدائی بودند. مبارزه با علفهای هرز روییده در اطراف کانال با علفکش، تسطیح اراضی برای آبیاری بهتر، دادن کود حیوانی همراه با آب آبیاری، دادن کود شیمیایی همراه با آب آبیاری و اصلاح و مرمت کانال انتقال آب با عملیات مناسب برای جلوگیری از اتلاف آب بهترتیب اولویتهای اول تا پنجم میزان دانش کشاورزان منطقه نسبت به فناوریهای مدیریت آب کشاورزی بود. براساس نتایج تحلیل همبستگی بین ویژگیهای فردی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی کشاورزان مورد مطالعه با میزان دانش آنها نسبت به فناوریهای مدیریت آب در گروههای مورد مطالعه رابطه معناداری وجود دارد. براساس آزمون مقایسه میانگینها دانش کشاورزان نسبت به فناوریهای مدیریت آب در گروههای مورد مطالعه تفاوت معناداری وجود دارد. رگرسیون چندگانه نشان داد که متغیرهای مستقل بهکارگیری فناوریهای مدیریت آب کشاورزی، میزان استفاده از منابع اطلاعاتی، نگرش کشاورزان نسبت به آبیاری تحت فشار، میزان مواجهه با کم آبی، میزان تحصیلات و میزان تماس ترویجی با کارشناسان در ماه به میزان 66 درصد تغییرات میزان دانش کشاورزان نسبت به فناوریهای مدیریت آب کشاورزی را تبیین میکنند. برطبق نتایج تحلیل عاملی، هفت عامل استخراج شده در مجموع 91/56 درصد از کل واریانس متغیر وابسته را تبیین مینمایند.
مدیریت,فناوری,دانش,فلاورجان
https://idj.iaid.ir/article_54903.html
https://idj.iaid.ir/article_54903_734b7a6647a5c853cdda3052e0715149.pdf
انجمن آبیاری و زهکشی ایران
نشریه آبیاری و زهکشی ایران
2008-7942
2676-6884
9
2
2015
06
22
شبیهسازی عددی رطوبت خاک در آبیاری قطرهای نواری زیرسطحی
252
261
FA
محسن
قرهشیخبیات
دانشجوی کارشناسی ارشد آبیاری و زهکشی دانشگاه گیلان، رشت، ایران
محمدرضا
خالدیان
استادیار گروه مهندسی آب، دانشکده علوم کشاورزی، دانشگاه گیلان، رشت، ایران
khaledian@guilan.ac.ir
محمدحسن
بیگلویی
استادیار گروه مهندسی آب، دانشکده علوم کشاورزی، دانشگاه گیلان و گروه پژوهشی مهندسی آب و محیط زیست، پژوهشکده حوزه آبی دریای خزر، رشت، ایران
پریسا
شاهینرخسار
عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان گیلان، رشت، ایران
برای طراحی سامانه آبیاری قطرهای باید از نحوه توزیع و تغییرات رطوبت در خاک و ابعاد آن اطلاع داشت که تعیین صحرایی آن بسیار پرهزینه و زمانبر است. هدف پژوهش حاضر بررسی عملکرد مدل عددی HYDRUS-2D در تخمین رطوبت خاک بعد از آبیاری زیرسطحی تحت منبع خطی در یک خاک با بافت سنگین بود. آبیاری در سه عمق نصب نوار 10، 20 و 30 سانتیمتر با سطوح 10، 15 و 20 لیتر در خاک رسسیلتی با سه تکرار در مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان گیلان انجام شد. دادههای شبیهسازی شده و مزرعهای براساس شاخصهای آماری RMSE، nRMSE و CRM مقایسه شدند. نتایج نشان داد که کمترین و بیشترین مقدار RMSE، 013/0 و cm<sup>3</sup>.cm<sup>-3</sup>045/0 بود. nRMSE همه تیمارها بهجز تکرار دوم سطح 10 لیتر و عمق 20 سانتیمتر، کمتر از 10 درصد بهدست آمد که نشاندهنده کارایی عالی مدل HYDRUS-2D در شبیهسازی رطوبت خاک بود. بیشترین مقدار CRM، 100/0 و کمترین آن 065/0- بهدست آمد. با توجه به مطلوب بودن نتایج ارزیابی، میتوان از این مدل برای مدیریت بهینه آبیاری و طراحی سامانههای آبیاری قطرهای نواری زیرسطحی در خاکهای با بافت سنگین استفاده کرد.
بافت خاک سنگین,رشت,رطوبت خاک,شبیهسازی,مدل HYDRUS-2D
https://idj.iaid.ir/article_54907.html
https://idj.iaid.ir/article_54907_b5eaccdfefb01ffea640891aa98229e6.pdf
انجمن آبیاری و زهکشی ایران
نشریه آبیاری و زهکشی ایران
2008-7942
2676-6884
9
2
2015
06
22
ارزیابی فنی عملکرد سیستمهای آبیاری قطرهای شبکه آبیاری سد ستارخان شهرستان اهر
262
273
FA
سوسن
ولی اهری
دانشجوی سابق کارشناسی ارشد گروه مهندسی آب دانشگاه تبریز، تبریز، ایران
امیر حسین
ناظمی
استاد گروه مهندسی آب دانشگاه تبریز، تبریز، ایران
علی
اشرف صدرالدینی
استاد گروه مهندسی آب، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران
alisadraddini@yahoo.com
ابوالفضل
مجنونی هریس
استادیار گروه مهندسی آب دانشگاه تبریز، تبریز، ایران
در این تحقیق 5 سیستم آبیاری قطرهای در شبکه آبیاری سد ستارخان انتخاب و عملکرد آنها از نظر فنی مورد ارزیابی قرار گرفت. در هر سیستم انتخابی یک مانیفلد به تصادف انتخاب و روی مانیفلد انتخابی، چهار لترال به ترتیب در ابتدا، یک سوم و دو سوم فاصله از ابتدا و انتهای مانیفلد انتخاب شدند و در هر لوله لترال نیز با در نظر گرفتن همان تناسب فاصله،4 درخت سیب در نظر گرفته شد. در کلیه سیستمها دبی قطرهچکانها (در هر درخت انتخابی دو قطرهچکان)، فشار ابتدا و انتهای لولههای لترال مذکور در هر یک از مانیفلدهای انتخابی اندازهگیری شد. در هر سیستم با اندازهگیری فشار در ورودی تمام لترالها، لترال با فشار ورودی حداقل شناسایی گردید. نتایج اندازهگیریها نشان داد که یکنواختی پخش آب در سیستمهای مورد بررسی ( ) بین 1/48 تا 8/82 درصد متغیر بود و به عبارتی عملکرد واحدها بر مبنای این شاخص در محدوده ضعیف تا خوب قرار داشت. راندمان پتانسیل کاربرد چارک پایین در سیستمها (واحدها) ( در محدوده 3/43 تا 5/74 درصد متغیر بود به طوری که فقط سیستم یکی از مزارع دارای عملکرد نسبتاً خوب و در بقیه مزارع عملکرد سیستمها ضعیف بودند. راندمان کاربرد چارک پایین در واحدها ( در محدوده 7/52 تا 80 درصد متغیر بود بر مبنای این شاخص فقط یکی از مزارع دارای عملکرد سیستم خوب و بقیه مزارع سیستمها دارای عملکرد ضعیفی بودند. به طور کلی از دلایل پایین بودن عملکرد سیستمها میتوان به توزیع نامناسب فشار در بین بلوکها، اختلاف فشار زیاد بین مانیفلدها در داخل هر بلوک، نامناسب بودن عمق آب آبیاری و پایین بودن دانش و مهارت آبیاران و مدیریت ضعیف بهرهبرداری از سیستمها اشاره نمود.
آبیاری قطرهای,ارزیابی,راندمان پتانسیل کاربرد چارک پایین,راندمان واقعی کاربرد چارک پایین,یکنواختی پخش
https://idj.iaid.ir/article_54908.html
https://idj.iaid.ir/article_54908_61b115baa412c3961f2f53f72dd22a7b.pdf
انجمن آبیاری و زهکشی ایران
نشریه آبیاری و زهکشی ایران
2008-7942
2676-6884
9
2
2015
06
22
بررسی و مقایسه کارآیی شاخصهای ارزیاب مدلهای منحنی رطوبتی خاک
274
282
FA
سلمان
میرزائی
دانشجوی دکتری گروه علوم خاک، دانشگاه شهرکرد، شهرکرد، ایران
شجاع
قربانی دشتکی
دانشیار گروه علوم خاک، دانشگاه شهرکرد، شهرکرد، ایران
shoja2002@yahoo.com
هدف از این مطالعه تعیین کارآیی شاخصهای ارزیابی در مقایسه برخی مدلهای منحنی رطوبتی است. بدین منظور، 70 نمونه خاک از دشتهای کرج، ارومیه و شهرکرد جمعآوری و منحنی رطوبتی خاکها با استفاده از نتایج بهدست آمده از دستگاه صفحات فشاری رسم شد. سپس، میانگین آمارههای ضریب تبیین (R<sup>2</sup>)، ضریب تبیین تصحیح شده ( ) و ریشه میانگین مربعات خطا (RMSE) برای هر مدل محاسبه و کارآیی آنها در ارزیابی مدلهای یادشده با روشهای آماری مورد آزمون قرار گرفت. سپس، آمارههای معیار اطلاعات آکائیکه و مالو برای مقایسه مدلهای مرجع با سایر مدلها برای هر خاک استفاده شدند. اختلاف میانگین R<sup>2</sup> و برای کل خاکها و کلاسهای بافتی و RMSE در شش کلاس از هشت کلاس بافتی موجود (رسی و رسی سیلتی) معنیدار نشدند (05/0P≤). بنابراین، میانگین آمارههای R<sup>2</sup>، و RMSE معیارهای مناسبی برای انتخاب مدل بهینه نیستند. بر اساس آماره معیار اطلاعات آکائیکه مدلهای گاردنر، پریر و فردلاند، خلوصی و ونگنوختن- معلم به ترتیب در 1/27، 10، 7/45 و 6/68 درصد خاکها و بر اساس آماره مالو مدلهای مذکور به ترتیب 3/34، 10، 6/48 و 4/71 درصد خاکها نسبت به مدل ونگنوختن بهتر عمل کردند. افزون بر این، مدلهای ونگنوختن، ونگنوختن- معلم و پریر و فردلاند تخمین دقیقتری را از رطوبت اشباع خاک داشتند اما مدلهای گاردنر و خلوصی از خطای زیادی برخوردار بودند.
شاخصهای ارزیابی,معیار اطلاعات آکائیکه,مالو,مدلهای منحنی رطوبتی خاک
https://idj.iaid.ir/article_54909.html
https://idj.iaid.ir/article_54909_e3217598bb65cbe10067f4df40527116.pdf
انجمن آبیاری و زهکشی ایران
نشریه آبیاری و زهکشی ایران
2008-7942
2676-6884
9
2
2015
06
22
ارزیابی کارایی مدل CERES-Rice در تخمین عملکرد و بهرهوری آب برنح در مقیاس وسیع
283
291
FA
مجتبی
رضایی
دانشجوی دکتری آبیاری و زهکشی، گروه مهندسی آب ، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، ساری، ایران
علی
شاهنظری
0000-0003-1135-8174
دانشیار گروه مهندسی آب، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی، ساری، ایران
aliponh@yahoo.com
محمود
رائینیسرجاز
دانشیار گروه مهندسی آب، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، ساری، ایران
مجید
وظیفهدوست
استادیار گروه مهندسی آب، دانشگاه گیلان، رشت، ایران
این پژوهش با هدف بررسی کارایی مدل شبیهساز رشد CERES-Rice برای برآورد میزان زیست توده و عملکرد برنج در سطح وسیع انجام گردید. واسنجی و اعتبارسنجی مدل با استفاده از دادههای طرحهای پژوهشی انجام شد. سپس دقت برآورد این مدل در سطح وسیع با استفاده از اطلاعات 110مزرعه شالیکاران محلی شهرستان صومعهسرای استان گیلان ارزیابی گردید. نتایج نشان داد دقت شبیهسازی عملکرد و زیستتوده توسط مدل در سطح کوچک بسیار بالا است. ارزیابی مدل در سطح وسیع نشان داد برای مقادیر عملکرد نزدیک به متوسط منطقه نتایج برآورد عملکرد نزدیک به واقعیت است. ولی برای محدوده عملکرد بیشتر و یا کمتر از متوسط منطقه از میزان دقت مدل کاسته میشود. میزان RMSEn برآورد میزان عملکرد برنج معادل 21 درصد بوده است. ولی در 75 درصد از اراضی خطای برآورد کمتر از 10درصد و در 21 درصد از اراضی در محدود 20 تا 10درصد قرار دارد. بهرهوری آب اندازهگیری شده در بیشتر اراضی شالیزاری در حد 6/0-5/0 کیلوگرم شلتوک بر متر مکعب آب مصرف شده میباشد. بهرهوری آب مبتنی بر تعرق در اکثر اراضی منطقه بین 9/0-85/0 کیلوگرم عملکرد شلتوک بر متر مکعب قراردارد. در مجموع میتوان گفت مدل CERES-Rice از توانمندی نسبتاً مناسبی در برآورد عملکرد و زیست توده در سطح وسیع برخوردار میباشد و میتواند به عنوان ابزاری برای تصمیمگیریهای کلان در شبکه آبیاری سفیدرود استفاده گردد.
برنج,DSSAT,سطح وسیع,عملکرد,مدل
https://idj.iaid.ir/article_54910.html
https://idj.iaid.ir/article_54910_43356a27899f6656384b192c626fe104.pdf
انجمن آبیاری و زهکشی ایران
نشریه آبیاری و زهکشی ایران
2008-7942
2676-6884
9
2
2015
06
22
شناسایی عوامل مؤثر بر تقاضای آب در سطح خرد با رویکرد بهبود استفاده از آب (محدوده مطالعاتی مشهد ـ چناران)
292
302
FA
نجمه
مجیدی
دانشجوی دکتری، گروه مهندسی آب، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران
امین
علیزاده
استاد، گروه مهندسی آب، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران
alizadeh@gmail.com
محمد
قربانی
استاد گروه اقتصاد کشاورزی ، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران
محمد
بنایان اول
دانشیار گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران
حسین
انصاری
دانشیار گروه مهندسی آب ، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران
کشاورزی به عنوان بزرگترین مصرفکننده آب، نسبت به سایر بخشها، به دلیل کمبود آب و فاصله بین عرضه و تقاضای آب با چالشهای بیشتری مواجه است. هدف این مطالعه بررسی عوامل مؤثر بر تقاضای آشکار شده آب در سطح خرد با استفاده از دادههای مزرعهای کشاورزان محدوده مطالعاتی مشهد-چناران میباشد که به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای در سال 92، انتخاب شدهاند. برای دستیابی به این هدف از تحلیل تشخیصی برای تمایز متغیرهای مؤثر بر دو گروه بهرهبرداران کمصرف و پرمصرف آب، استفاده شده است. نتایج نشان داد مهمترین فاکتورهای تأثیرگذار بر تمایز مصرف آب در دو گروه در سطح مزرعه، نوع گیاه، ذخیرهسازی آب، درآمد ناخالص کشاورز، بافت خاک، تجربه، تحصیلات و دبی آب برداشتی بهترتیب با ضرایب همبستگی 69/0، 3/0، 28/0، 25/0- ، 22/0-، 19/0 و16/0 میباشند. همچنین نتایج آزمون معنیداری کل تابع تبعیض نشان داد که معادله شکل گرفته برای تمایز دو گروه کم مصرف و پرمصرف، دارای مقدار آماره ویلکس لامبدایی برابر 61/0 میباشد که در سطح یک درصد معنیدار است. براساس نتایج بهدست آمده، ارتقای سطح آگاهی کشاورزان در کنار افزایش تسهیلات برای بهبود تکنولوژیهای ذخیره آب و نیز پرداخت یارانه برای عدم برداشت آب از چاهها، میتواند در استفادهی کارا از آب، استفاده از امکانات ارزیابی و کنترل میزان آب به کار گرفته شده در مزرعه همچنین اجرای صحیح سیستمهای آبیاری مدرن در منطقه مورد مطالعه مفید واقع گردد.
آب مصرفی,تحلیل تشخیصی,نمونهگیری تصادفی طبقهای,مشهد ـ چناران
https://idj.iaid.ir/article_54911.html
https://idj.iaid.ir/article_54911_704514cfaef8530ae20cbf1abd4c657b.pdf
انجمن آبیاری و زهکشی ایران
نشریه آبیاری و زهکشی ایران
2008-7942
2676-6884
9
2
2015
06
22
تأثیر سطوح مختلف ورودی نرمافزار Rosetta در تخمین خصوصیات هیدرولیکی خاک با استفاده از نرمافزار HYDRUS-2D و اثر تغییر کاربری اراضی بر آنها
303
313
FA
فرهاد
ابراهیمی
دانش آموخته کارشناسی ارشد گروه مهندسی آب، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران
ebrahimi.farhad68@gmail.com
مجید
رئوف
استادیار گروه مهندسی آب، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران
منحنیهای نگهداشت آب خاک و هدایت هیدرولیکی از جمله عوامل مهم در بررسی حرکت آب در خاک هستند. هدف از این تحقیق بررسی اثر تغییر کاربری اراضی مرتعی بر خصوصیات هیدرولیکی خاک میباشد. جهت استخراج خصوصیات هیدرولیکی خاک از آزمایش نفوذ با دستگاه نفوذسنج دیسک مکشی استفاده شد. در این پژوهش، اندازهگیری نفوذ در سه کاربری مرتع، کشاورزی و باغ، در 5 مکش (0، 3، 6، 10 و 18 سانتیمتر آب) و با سه تکرار در هر کاربری انجام شد. کاربریهای کشاورزی و باغ از تغییر کاربری مرتع به وجود آمدهاند. منحنیهای نگهداشت آب خاک و هدایت هیدرولیکی به روش حل معکوس با استفاده از نرم افزار HYDRUS-2D، در سه سطح ورودی نرم افزار رزتا برآورد شده و با مقادیر اندازهگیری شده، با استفاده از برخی محکهای آماری با هم مقایسه گردیدند. نتایج نشان داد در تخمین منحنی هدایت هیدرولیکی در همه کاربریها استفاده از مدل SSC+BD به عنوان ورودی نرمافزار رزتا در روش حل معکوس بالاترین دقت را دارا میباشد. در تخمین منحنی نگهداشت آب خاک در همه کاربریها مقادیر GMER برای همه سطوح کمتر از یک بهدست آمده که نشاندهنده کم برآوردی روش حل معکوس میباشد. به طور کلی نتایج حاصل از محکهای آماری در برآورد مقادیر رطوبت نشان داد در کاربری مرتع سطح ورودی Textural classes با کمترین مقدار RMSE و MAE به ترتیب 055/0 و 048/0، بالاترین دقت را داشته و نیز در کاربری باغ مدل SSC با کمترین مقدار RMSE و MAE به ترتیب 046/0 و 03/0 و همچنین در کاربری کشاورزی مدل SSC+BD با کمترین مقدار RMSE و MAE به ترتیب 05/0 و 041/0، بالا ترین دقت را در برآورد منحنی رطوبتی داشته است.
تغییر کاربری اراضی منحنی,سطوح ورودی رزتا,نگهداشت آب خاک,منحنی هدایت هیدرولیکی
https://idj.iaid.ir/article_54912.html
https://idj.iaid.ir/article_54912_565138329c90428fed2b6548a9fdf563.pdf
انجمن آبیاری و زهکشی ایران
نشریه آبیاری و زهکشی ایران
2008-7942
2676-6884
9
2
2015
06
22
تهیه مدل بهینهسازی آبیاری شیاری با استفاده از الگوریتم جفتگیری زنبور عسل (HBMO)
314
322
FA
نرجس
ریحانی
دانشجوی کارشناسی ارشد آبیاری و زهکشی دانشگاه بیرجند، بیرجند، ایران
narjes.newworld@yahoo.com
عباس
خاشعی سیوکی
استادیار گروه مهندسی آب دانشگاه بیرجند، بیرجند، ایران
abbaskhashei@birjand.ac.ir
علی
شهیدی
دانشیار گروه مهندسی آب دانشگاه بیرجند، بیرجند، ایران
ashahidi@birjand.ac.ir
در بسیاری از کشورهای جهان، آبیاری سطحی یکی از مهمترین روشهای آبیاری محسوب میشود. بنابراین توجه به طراحی و افزایش راندمان این روشها ضروری به نظر میرسد. از این رو بهترین روش طراحی، طراحی بهینه است که در آن راندمان های مورد نظر در ترکیب خطی خود در یک تابع هدف بهینه شوند. هدف از این مطالعه، استفاده از مدل SIRMOD، شبکه عصبی مصنوعی و الگوریتم بهینهیابی جفت گیری زنبور عسل جهت شبیهسازی و بهینهسازی پارامترهای طراحی آبیاری شیاری نظیر طول شیار، دبی ورودی و زمان قطع جریان میباشد. نتایج حاصل از شبکه عصبی نشان داد که شبکه عصبی مصنوعی با ضریب تبیین بالا (96/0، 97/0، 99/0 و 97/0) برای تمام خروجیها از توانایی خوبی در شبیهسازی هیدرولیک آبیاری سطحی برخوردار بود که این امر تا حد زیادی به تنوع بانک داده و آموزش مناسب شبکه وابسته است. همچنین، برقراری لینک بین شبکه عصبی و الگوریتم جفتگیری زنبور عسل به منظور بهینهسازی پارامترهای طراحی نیز نتایج قابل قبولی در پی داشت. میانگین مقادیر حاصل از بهینه سازی پارامترهای طراحی عبارتند از 202 متر برای طول شیار، 13/2 لیتر در ثانیه برای دبی ورودی و 6/28 دقیقه برای زمان قطع جریان بود. بهطور کلی شبکه عصبی و الگوریتم جفتگیری زنبور عسل توانایی خوبی در شبیهسازی و بهینهسازی پارامترهای آبیاری شیاری داشته و میتوان نتایج حاصل را بهعنوان مقادیر بهینه در طراحی پذیرفت.
آبیاری سطحی,الگوریتم فراکاووشی,شبیه سازی,راندمان,شبکه عصبی
https://idj.iaid.ir/article_54913.html
https://idj.iaid.ir/article_54913_c07f0344152f87d8c54d23cc38812c0b.pdf
انجمن آبیاری و زهکشی ایران
نشریه آبیاری و زهکشی ایران
2008-7942
2676-6884
9
2
2015
06
22
استخراج رابطه ضریب دبی در سرریزهای قوسی به کمک روش برنامهریزی ژنتیک
323
334
FA
عبدالرضا
ظهیری
استادیار دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، گرگان، ایران
zahiri@gau.ac.ir
سرریزهای قوسی در پلان بهدلیل شرایط هیدرولیکی خاص و طول تاج بلند، قابلیت مناسبی در تنظیم مؤثر تراز سطح آب در کانالها و شبکههای آبیاری و زهکشی است. همچنین این سرریزها با ایجاد تلاطم بیشتر در پاییندست خود، شرایط هیدرولیکی بهتری از نظر زیستمحیطی برای رودخانهها فراهم مینمایند. تاکنون در زمینه تخمین ضریب دبی این سرریزها و نیز استخراج رابطه دبی-اشل آنها تحقیقات بسیار کمی انجام شده است. در این تحقیق به کمک روش نوین بهینهسازی برنامهریزی ژنتیک، رابطهای بدونبعد بر اساس پارامترهای زاویه قوس سرریز و نسبت بار آبی سرریز به ارتفاع آن برای برآورد ضریب دبی این سازهها ارائه شده است. برای واسنجی و صحتسنجی (آزمون) رابطه پیشنهادی، از دادههای آزمایشگاهی کومار و همکاران استفاده شده است. مقایسه نتایج محاسباتی این رابطه با مقادیر آزمایشگاهی ضریب دبی سرریزهای قوسی نشان داد که رابطه پیشنهادی از دقت بسیار مناسبی برخوردار میباشد. متوسط خطای رابطه ارائه شده توسط روش برنامهریزی ژنتیک در مراحل واسنجی و صحتسنجی برای ضریب دبی به ترتیب 36/1 و 65/1 درصد بهدست آمد. این در حالی است که متوسط خطای رابطه پیشنهادی کومار و همکاران برای تخمین ضریب دبی سرریزهای قوسی حدود 4/9 میباشد.
الگوریتم برنامهریزی ژنتیک,بهینهسازی,سرریز,ضریب دبی جریان
https://idj.iaid.ir/article_54914.html
https://idj.iaid.ir/article_54914_aa3dabafb43d28296a9d11182fccaa0c.pdf
انجمن آبیاری و زهکشی ایران
نشریه آبیاری و زهکشی ایران
2008-7942
2676-6884
9
2
2015
06
22
ارزیابی و مقایسه روشهای تعیین حریم کیفی چاه با استفاده از مدل ریاضی (مطالعه موردی: آبخوان استان گلستان)
335
344
FA
زهرا
صادقی
دانشجوی دکتری سازههای آبی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران
zahrasadeghi84@gmail.com
کاظم
اسماعیلی
دانشیار گروه مهندسی آب، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران
عبدالرضا
کابلی
کارشناس گروه تلفیق و بیلان دفتر مطالعات شرکت آب منطقهای استان گلستان،گرگان، ایران
یکی از مهمترین بخشهای تأمینکننده نیاز بشر به آب بهخصوص در مناطق خشک و نیمه خشک، منابع آب زیرزمینی میباشد. در شرایط کنونی، بخش قابل ملاحظهای از مصارف آب کشور بهخصوص در بخش شرب از آب زیرزمینی تأمین میگردد که عمدتاً از آبخوانهای آزاد میباشد. بنابراین حفاظتکیفی این منابع از اهمیت زیادی برخوردار است. در بسیاری از موارد آلودگی آبهای زیرزمینی، بعد از آلوده شدن چاههای آب شرب مشخص میشوند. رفع آلودگی آب زیرزمینی بسیار پرهزینه و فرآیندی طولانی دارد که اغلب زمانی آلودگی تشخیص داده میشود که رفع آلودگی آبخوان تقریباً غیرممکن میگردد. شناسایی مناطق آسیبپذیر آبخوان و مدیریت کاربری اراضی از راههای مناسب برای جلوگیری از آلودگیهای آب زیرزمینی، است. لذا در این مطالعه حریم کیفی دو حلقه از چاههای آب شرب واقع در منطقه مخروط افکنه و میان دشتی استان گلستان، با استفاده از نرم افزار WHEAM2000 و با بهکارگیری روش معادلات جریان آب زیرزمینی در شرایط جریان یکنواخت و روش شعاع ثابت، بهمنظور مقایسه عملکرد روشهای فوق در دو منطقه مذکور، برآورد شده است. نتایج این مطالعه نشان داد در صورت وجود پارامترهای هیدروژئولوژیک قابل اعتماد برای منطقه استقرار چاهها، از نرم افزار فوق میتوان بهعنوان یک ابزار مفید برای تعیین حریم بهداشتی چاه بهره جست، همچنین بهدلیل پایینتر بودن شیب هیدرولیکی (i) و هدایت هیدرولیکی (k) حریم کیفی محاسبه شده از روش شعاع ثابت و روش شکلهای تغییرپذیر ساده شده با مدل تحلیلی هم پوشانی بیشتری در مناطق میان دشتی نسبت به مناطق مخروط افکنه نشان میدهد.
آب زیرزمینی,استان گلستان,حریم کیفی,نرم افزار WHEAM2000
https://idj.iaid.ir/article_54915.html
https://idj.iaid.ir/article_54915_5b1f743434a7341c0f3587df6da192d7.pdf
انجمن آبیاری و زهکشی ایران
نشریه آبیاری و زهکشی ایران
2008-7942
2676-6884
9
2
2015
06
22
کاربرد الگوریتم فاخته در واسنجی پارامترهای هیدرودینامیکی آبخوان با استفاده از مدل ریاضی
345
356
FA
صادق
صادقی طبس
دانشجوی کارشناسی ارشد مهندسی منابع آب، دانشگاه بیرجند، بیرجند، ایران
sadeghitabas@yahoo.com
ابوالفضل
اکبرپور
دانشیار گروه مهندسی عمران دانشگاه بیرجند،بیرجند، ایران
محسن
پوررضا بیلندی
استادیار گروه مهندسی آب دانشگاه بیرجند، بیرجند، ایران
سیده زهرا
صمدی
استادیار گروه مهندسی منابع آب دانشگاه کارولینای جنوبی
شبیهسازی رفتار آبخوان بهمنظور تعیین میزان بهر برداری و برنامهریزی برای استفاده پایدار از این منابع بسیار مهم است. در این خصوص مدلهای آبهای زیرزمینی با استفاده از پارامترهای هیدرولیکی، هیدرولوژیکی و هیدروژئولوژیکی اقدام به پیشبینی کمی و کیفی رفتار آبخوان مینمایند. از آنجا که شناخت صحیح این پارامترها میتواند منجر به افزایش دقت شبیهسازی آبخوان گردد، لذا تخمین مقادیر مناسب پارامترهای مدل از اهمیت بالایی برای برنامهریزی در شرایط واقعی برخوردار است. در این تحقیق مدلی بر پایه روشهای پیشرفته بهینهیابی بهمنظور واسنجی پارامترهای هیدرودینامیکی آبخوان (k و Sy) در دشت بیرجند تدوین گردید. مدل پیشنهادی تلفیقی از مدل شبیهسازی و بهینهسازی (الگوریتم بهینهسازی فاخته) در محیط برنامهنویسی MATLAB میباشد. دوره واسنجی برای یک دوره یک ساله (سال آبی 90-1389) با 13 دوره تنش ماهیانه در نظر گرفته شد. جهت ارزیابی مقادیر پارامترهای بهینه (دوره واسنجی)، دوره صحت سنجی نیز برای یک دوره یک ساله (سال آبی 91-1390) با 13 دوره تنش ماهیانه در نظر گرفته شد. ارزیابی دقت واسنجی و صحت سنجی مدل پیشنهادی با استفاده از معیارهای ارزیابی میانگین خطای مطلق (MAE)، جذر میانگین مربعات خطا (RMSE) و میانگین خطا (ME) انجام گرفت. مقادیر معیارهای فوق در دوره واسنجی به ترتیب برابر 48/0، 73/0 و 17/0 و در دوره صحتسنجی به ترتیب برابر 63/0، 89/0 و 32/0 حاصل گردید. با تحلیل نتایج حاصل از بکارگیری ساختار پیشنهادی میتوان دریافت که رویکرد ارائه شده دقت بسیار بالایی در تخمین صحیح پارامترهای آبخوان دارد.
آبدهی ویژه,الگوریتم فاخته,هدایت هیدرولیکی,مدل شبیهساز-بهینهساز آبهای زیرزمینی
https://idj.iaid.ir/article_55001.html
https://idj.iaid.ir/article_55001_5fd1caf787eadc506646d8db6163e468.pdf
انجمن آبیاری و زهکشی ایران
نشریه آبیاری و زهکشی ایران
2008-7942
2676-6884
9
2
2015
06
22
بررسی عددی اثر استفاده از مانع صفحهای و موانع ستونی مورب در کنترل جریان غلیظ
357
366
FA
سیدامین
اصغری پری
استادیار دانشکده فنی و مهندسی دانشگاه صنعتی خاتم الاتبیاء (ص) بهبهان، بهبهان، ایران
asghari_amin@bkatu.ac.ir
سیدمالک
محققیان
دانش آموخته کارشناسی ارشد عمران
جریانهای غلیظ با ورود به سدهای مخزنی و رسوبگذاری در نزدیکی بدنه سد، علاوه برکاهش عمر مفید سد باعث کاهش حجم مفید، گرفتگی دریچههای آبیاری و صدمه به نیروگاهها می گردد یکی از روشهای کنترل یا استهلاک جریان غلیظ در مخازن سدها ایجاد موانع در مخازن است. لذا در این تحقیق اثر استفاده از مانع صفحهای و موانع ستونی زیکزاک با زوایای بدنه 60،45 و 90 درجه با استفاده از نرم افزار ANSYS-CFX بررسی شده است. نتایج حاصل از مدلسازی نشان میدهد که در جریانهای غلیظ زیربحرانی موانع ستونی با ارتفاع نسبی 52/0 برابر عمق جریان و با آرایش زیکزاک میتواند موجب کاهش 60 درصدی در دبی عبوری جریان غلیظ شود و با افزایش 5 برابری تراکم موانع، دبی عبوری جریان غلیظ 6 درصد کاهش مییابد. همچنین با استفاده از مانع صفحهای با ارتفاع نسبی 26/1 برابر ارتفاع جریان وبا زوایای 45، 60 و 90 درجه نسبت به کف می توان 50 تا 80 درصد از جریان غلیظ را کنترل نمود، در مواردی که استفاده از مانع صفحهای به دلیل نیاز به ارتفاع زیاد ممکن نباشد میتوان از موانع ستونی با آرایش زیکزاک و با ارتفاع کم استفاده نمود و همچنین چنانچه موانع نسبت به جهت جریان غلیظ بهصورت عمود (90 درجه) قرار گیرند کارایی بیشتری نسبت به موانع با همان طول و بهصورت مایل دارند.
جریان غلیظ,زاویه,موانع مورب,نرم افزار ANSYS-CFX
https://idj.iaid.ir/article_55002.html
https://idj.iaid.ir/article_55002_170c516ba9cfda8259f84a088baa006f.pdf
انجمن آبیاری و زهکشی ایران
نشریه آبیاری و زهکشی ایران
2008-7942
2676-6884
9
2
2015
06
22
تأثیر تغییرات اقلیمی بر جریان ورودی به مخازن سدها در شرایط عدم قطعیت (مطالعه موردی: سدهای بوستان و گلستان در حوضه آبریز ﮔﺮﮔﺎﻧﺮود)
367
380
FA
محمد
نوری
دانشجوی دکتری ﻣﻬﻨﺪﺳﻲ ﻋﻤﺮان آب و هیدرولیک، داﻧﺸﮕﺎه فردوسی مشهد، مشهد، ایران
mohammad.noori@stu.um.ac.ir
محمد باقر
شریفی
داﻧﺸﻴﺎر ﮔﺮوه ﻣﻬﻨﺪﺳﻲ عمران ، داﻧﺸﮕﺎه فردوسی مشهد، مشهد، ایران
مهدی
ضرغامی
دانشیار داﻧﺸﻜﺪة ﻣﻬﻨﺪﺳﻲ عمران، داﻧﺸﮕﺎه تبریز، تبریز، ایران
امروزه با افزایش جمعیت و پیشرفت تکنولوژی، استفاده بیرویه از سوختهای فسیلی موجب افزایش انتشار گازهای گلخانهای در اتمسفر شده است. افزایش غلظت این گازها، افزایش متوسط دما و به دنبال آن تغییرات اقلیمی را در پی خواهد داشت. تغییرات اقلیم نیز میتواند بر میزان بارندگی و رواناب تأثیر بسزایی داشته باشد که با توجه به محدودیت منابع آبی در کشور تأثیر مستقیم بر سیاست گذاریهای مدیرت آبی کشور خواهد داشت. در اﻳﻦ ﺗﺤﻘﻴﻖ، اﺛﺮ ﭘﺪﻳﺪة ﺗﻐﻴﻴﺮ اﻗﻠﻴﻢ ﺑﺮ میزان آبدهی رودخانه ﮔﺮﮔﺎﻧﺮود در حوضه سدهای بوستان و گلستان در استان گلستان ﺑﺮرﺳﻲ ﺷﺪه اﺳﺖ. ﺑﺪﻳﻦ ﻣﻨﻈﻮر اﻃﻼﻋـﺎت خروجی مدلهای گردش عمومی جو ﺷﺎﻣﻞ ﻣﻘﺎدﻳﺮ دمای حداقل، دمای حداکثر، ساعت آفتابی و ﺑﺎرﻧﺪﮔﻲ، ﺑـﺮای دوره (1420-1393)، ﺗﺤـﺖ ﺳـﻨﺎرﻳﻮهای اﻧﺘـﺸﺎر با بهکارگیری یکی از مشهورترین مدلهای مولد دادههای تصادفی هواشناسی با رویکرد سریها (LARS-WG) رﻳﺰ ﻣﻘﻴﺎس ﺷﺪ. ﻧﺘﺎﻳﺞ در ﻣﺠﻤﻮع ﻧﺸﺎندﻫﻨـﺪهی ﻛـﺎﻫﺶ ﺣـﺪود 20 تا 25 درﺻﺪی ﺑـﺎرش و اﻓﺰاﻳﺶ 1 تا 2 درﺟﻪ ای ﺣﺮارت ﺳﺎﻟﻴﺎﻧﻪ اﺳﺖ. ﺑﺮای ﺑﺮرﺳﻲ ﺗﺄﺛﻴﺮ اﻳﻦ ﺗﻐﻴﻴﺮات ﺑﺮ ﺟﺮﻳﺎن رواﻧﺎب در ﺣﻮﺿـههای این سدها از شبکه عصبی مصنوعی جهت مدلسازی رابطه بارش-رواناب اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪ و ﻣﻘﺎدﻳﺮ رواﻧﺎب ﺑﺮای دورة آﻣﺎری 1420-1393 ﭘﻴﺶﺑﻴﻨﻲ ﺷﺪ. ﻧﺘـﺎﻳﺞ ﻧﺸﺎندﻫﻨﺪهی ﻛﺎﻫﺶ رواﻧﺎب در ﺣﺪود 18 درﺻﺪ در حوضه سد بوستان و 24 درصد در حوضه سد گلستان، در دورة ﻣﺮﺑﻮط میباشد. با توجه به اینکه این کاهش عدد قابل توجهی است حوضه نیازمند اجرای سیاستهای سازگاری و بهبود در مدیریت منابع آب است.
بارش-رواناب,ﺗﻐﻴﻴﺮ اﻗﻠﻴﻢ,ﺣﻮﺿﺔ ﮔﺮﮔﺎﻧﺮود,شبکه عصبی مصنوعی,مدلLARS-WG
https://idj.iaid.ir/article_55003.html
https://idj.iaid.ir/article_55003_aa61bec3193e2e3a9fbf2bc288a4807c.pdf
انجمن آبیاری و زهکشی ایران
نشریه آبیاری و زهکشی ایران
2008-7942
2676-6884
9
2
2015
06
22
مدیریت آب سدهای زیرزمینی بر پایه شبیه سازی عددی (مطالعه موردی : سد زیر زمینی راور کرمان)
381
390
FA
محمد
محمد میرزایی
دانشآموخته کارشناسی ارشد سازههای آبی، گروه مهندسی آب، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران
سعیدرضا
خداشناس
استاد گروه مهندسی آب،دانشکده کشاورزی،دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران
khodashenas@ferdowsi.um.ac.ir
محمد هادی
داودی
دانشیار پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری
کامران
داوری
دانشیار ، گروه مهندسی آب،دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران
davary.stu@gmail.com
امروزه سدهای زیر زمینی کاربردهای قابل توجه ای برای ذخیره آب دارند. معمولا" این سدها ، دارای حجمی به مراتب کمتر از سدهای سطحی هستند. بنابر این مدیریت بهره برداری از این سدها دارای اهمیت خاصی است. در این تحقیق سعی شده با استفاده از مدل عددی PMWIN میزان آب قابل برداشت از مخزن سد زیرزمینی ده میان شهرستان راور در استان کرمان در قبال گزینه های مختلفی از شرایط پمپاژ مورد بررسی قرار گیرد، در همین راستا با اطلاعات جمع آوری شده از این منطقه، آبخوان توسط مدل سه بعدی با روش تفاضل محدود شبیه سازی و مورد واسنجی و صحت سنجی قرار گرفت. سپس مدل جهت شبیه سازی گزینه های مورد نظر استفاده شد. این مدل سازی نشان داد که همزمان با اولین آبگیری سد، نمی توان از چاهی که در مخزن ودر نزدیکی بدنه سد حفر شده حتی به میزان کم هم آبگیری کرد. اما از سال دوم امکان برداشت از همان چاه به میزان کم وجود دارد و در صورت استفاده از چاهی در فاصله دورتر امکان برداشت بیشتر وجود دارد. همچنین تاثیر ایجاد گالری زیر زمینی در حالتهای مختلف بررسی شد و مشخص شد که تاثیر چندانی بر نرخ برداشت ندارد.
راورکرمان,سد زیرزمینی,مدل عددی,استخراج آب,PMWin
https://idj.iaid.ir/article_55005.html
https://idj.iaid.ir/article_55005_319c40be97a249d4ebb29d65e51bd4ef.pdf
انجمن آبیاری و زهکشی ایران
نشریه آبیاری و زهکشی ایران
2008-7942
2676-6884
9
2
2015
06
22
بررسی عملکردچهار نوع قطرهچکان در شرایط بکارگیری آب شور
391
398
FA
مسعود
ابراهیمی
دانشآموخته کارشناسی ارشد آبیاری و زهکشی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، گرگان، ایران
ebrahimi_masoud67@yahoo.com
حسین
شریفان
دانشیارگروه مهندسی آب دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، گرگان، ایران
h_sharifan@yahoo.com
ابوطالب
هزار جریبی
دانشیارگروه مهندسی آب دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، گرگان، ایران
موسی
حسام
دانشیارگروه مهندسی آب دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، گرگان، ایران
mhesam@yahoo.com
استفاده از منابع آب نامتعارف از قبیل آب شور، از جمله مواردی است که امروزه در بحثهای مدیریت کمی و کیفی منابع آب، بخصوص در مناطق خشک و نیمهخشک، از اهمیت ویژهای برخوردار است. افزایش پتانسیل گرفتگی قطرهچکانها با آبهای شور میتواند استفاده از این آبها را در آبیاری قطرهای محدود نماید. برای بررسی اثر آب شور بر عملکرد، یکنواختی پخش، یکنواختی توزیع و سایر پارامترهای هیدرولیکی چهار نوع قطرهچکان تنظیمکننده فشار موجود در بازار ایران، با دبی 8 لیتر در ساعت، در سال 91-92 آزمایشی به صورت کرتهای خرد شده در زمان به مدت 6 ماه، با 4 نوع قطرهچکان و ... تکرار در قالب بلوکهای کامل تصادفی انجام شد. بدین منظور دبی خروجی از قطرهچکانها پس از یک ماه کارکرد، در مدت شش ماه متوالی بصورت حجمی اندازهگیری شد و با استفاده از نرمافزار آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد نوع قطرهچکان بر یکنواختی پخش سیستم و پارامترهای هیدرولیکی آن مؤثر است؛ همچنین از نظر آماری، گذشت زمان عملکرد قطرهچکانها را تحت تأثیر قرار داده و باعث کاهش میزان آبدهی شده است. مقادیر یکنواختی پخش و تغییرات دبی برای بهترین قطرهچکان (میکروفلاپر) به ترتیب، 94% و 19% محاسبه شده است.
آبیاری قطرهای,گرفتگی قطرهچکان,انواع قطرهچکان,یکنواختی پخش
https://idj.iaid.ir/article_55007.html
https://idj.iaid.ir/article_55007_77e9571af44ff1d668631f323a38f8e8.pdf