انجمن آبیاری و زهکشی ایراننشریه آبیاری و زهکشی ایران2008-79429620160220Investigation the Effect of Adding Fertilizer on the Crop Coefficient, Growth of Roots and Shoots of Maize Forageبررسی اثر افزودن کود بر ضریب گیاهی، رشد ریشه و اندام هوایی ذرت علوفهای84285355171FAمحمد قربانیاندانشجوی کارشناسی ارشد آبیاری و زهکشی، دانشگاه تهران،تهران، ایرانعبدالمجید لیاقتاستاد گروه مهندسی آبیاری و آبادانی دانشگاه تهران، تهران، ایرانحمیده نوریاستادیار گروه آبیاری و زهکشی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی کرج، دانشگاه تهران، تهران، ایرانJournal Article20150909In order to investigate effect of adding fertilizer on crop coefficient root and shoot growth of maize a factorial experiment in a completely randomized design with three texture treatment including silty clay loam, loam and sandy-loam soil and three fertility treatment was conducted at the experimental farm in Jey and Qahab district of Isfahan was conducted. Reference evapotranspiration and actual evapotranspiration of maize were measured by evaporation pan method and volumetric soil water balance method using micro lysimeters. The results of this study showed that using fertilizer caused increasing of crop coefficient of maize at all growth stages except for the initial stage of plant growth. Maximum and minimum effect of soil fertility on increasing crop coefficient of maize in the middle stage was equal to 37.8% in the loamy soil and 18.3% in the sandy loam soil with two percent fertilizer. The results also showed that the addition of fertilizer to the soil in each soil type significantly increased shoot yield (fresh and dry weight of shoot dry weight of leaf, stem and ear, plant height and the distance between nodes), but had no significant differences on corn root traits. The highest increase in fresh and dry weight of corn shoots loam soils, respectively 3.46% and 55.2% with the addition of two percent of the fertilizer into the soil, respectively.به منظور بررسی اثر افزودن کود بر ضریب گیاهی، عملکرد اندام هوایی و صفات ریشهای ذرت آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تیمار بدون افزودن کود و افزودن یک و دو درصد کود به خاک در سه بافت خاک لوم رسی سیلتی، لوم و لوم شنی و در سه تکرار در مزرعه آزمایشی در بخش جی و قهاب شهرستان اصفهان به اجرا در آمد. به منظور تعیین تبخیر-تعرق گیاه مرجع از روش تشت تبخیر و جهت تعیین تبخیر-تعرق واقعی از روش بیلان حجمی آب خاک با استفاده از میکرولایسیمتر زهکشدار استفاده گردید. نتایج این تحقیق نشان میدهد که افزودن کود به خاک موجب افزایش ضریب گیاهی ذرت در همه مراحل رشد بجز مرحله ابتدایی رشد گیاه میشود. بیشترین و کمترین تاثیر افزودن کود بر افزایش ضریب گیاهی مرحله میانی رشد ذرت به ترتیب 8/37 درصد در خاک لوم با افزودن دو درصد کود و 3/18 درصد در خاک لوم شنی با افزودن دو درصد کود بدست آمد. همچنین نتایج این تحقیق نشان داد که افزودن کود به خاک در هر سه نوع خاک موجب افزایش معنیدار صفات اندام هوایی (وزن تر و خشک کل اندام هوایی، وزن خشک برگ، ساقه و بلال، ارتفاع گیاه و فاصله گرهها) ذرت می شود لیکن بر صفات ریشهای ذرت تاثیر معنیداری نداشت. بیشترین افزایش وزن تر و خشک اندام هوایی ذرت در خاک لوم به ترتیب برابر 3/46 و 2/55 درصد با افزودن دو درصد کود به خاک بود.https://idj.iaid.ir/article_55171_918315100d269d39b30831935e0432fe.pdfانجمن آبیاری و زهکشی ایراننشریه آبیاری و زهکشی ایران2008-79429620160220Application of Mike3 Model in the Simulation of Turbidity Current in the Reservoirs of Dams
(Case Study: Sefid-Rud Reservoir Dam)کاربرد مدل Mike3 در شبیهسازی جریان گل آلود در مخازن سدها (مطالعه موردی: مخزن سد سفیدرود)85487055172FAنفیسه ترکمانزاددانشجوی سابق کارشناسی ارشد رشته سازه های آبی، گروه مهندسی آب، دانشگاه ارومیه، ارومیه، ایرانبایرامعلی محمدنژاداستادیار گروه مهندسی عمران، دانشگاه صنعتی قم، قم، ایرانجواد بهمنشدانشیار گروه مهندسی آب، دانشگاه ارومیه، ارومیه، ایران0000-0001-5856-9951Journal Article20150923The turbidity currents are one of agents in sedimentation of dam reservoirs which are entered in the reservoirs of dams through the increase in suspended sediments concentration in river flows. This process decreases water capacity of reservoirs and useful life of dams. Opening lower gates is a conventional method of this currents evacuation. To open the gates, having information about manner of movement and the arrival time to the dam body of these currents, plays an important role in optimal time management of the gates opening and closing. In this research, advancing the turbidity current in Sefid-Rud reservoir dam was simulated by using Mike3 Model and an unstructured mesh. The results showed that after starting the flood, the first traces of turbidity currents reached the dam through the Shah-Rud branch and determined the exact opening of the dam lower gates and was considered as the calibration model. Investigation of suspended sediments concentration profile in cross-sections showed that the maximum concentration is occurred in the depth and as moving towards the surface of water, decreases and the concentration of sediments in turbidity current entering from Gezel-Ozan and Shahroud rivers is 10.11 kg/m<sup>3</sup> and 12.52 kg/m<sup>3</sup>, respectively and by reaching the dam is decreased to 3.93 kg/m<sup>3</sup>. The results of suspended sediments concentration profile are compared with field data in three cross-sections and the model validation was performed. High values of coefficient of determination and low values of error coefficients show the ability of model in simulation of turbidity current in Sefid-Rud reservoir dam.یکی از عوامل رسوبگذاری مخازن سدها جریانهای گلآلود است که با افزایش غلظت رسوبات معلق در رودخانههای ورودی، وارد مخازن سدها شده و ظرفیت آب مخازن و عمر مفید سدها را کاهش میدهند. گشودن دریچههای تحتانی سد روش متداول تخلیه این جریانها میباشد. در انجام این عملیات اطلاع از نحوه حرکت و زمان رسیدن این جریان ها به بدنه سد در مدیریت بهینه زمان باز و بسته شدن دریچهها نقش مهمی دارد. در این تحقیق، پیشروی جریان گلآلود در مخزن سد سفیدرود با مدل Mike3 در حالت مشبندی نامنظم شبیهسازی شد. نتایج نشان داد که با شروع سیلاب، اولین زبانههای جریان گلآلود از طریق شاخه شاهرود سریعتر به سد رسیده و زمان باز شدن دریچهها را تعیین میکند و معیار واسنجی مدل در نظر گرفته شد. بررسی پروفیل غلظت رسوبات معلق در مقاطع عرضی نشان داد که حداکثر غلظت در عمق اتفاق می افتد و با پیشروی به سمت سطح آب کاهش مییابد و غلظت رسوبات در جریان گلآلود ورودی از طریق رودخانههای قزل اوزن و شاهرود به ترتیب kg/m<sup>3</sup> 11/10 و kg/m<sup>3</sup> 52/12 میباشد و با رسیدن به سد تا kg/m<sup>3</sup> 93/3 کاهش مییابد. نتایج پروفیل غلظت رسوبات معلق حاصل از مدل عددی با دادههای میدانی در سه مقطع عرضی مقایسه شد و اعتبارسنجی مدل انجام گرفت. مقادیر بالای ضریب تبیین و مقادیر کمتر شاخصهای خطا، نشان از توانایی مدل در شبیهسازی جریان گل آلود در مخزن سد سفیدرود دارد.https://idj.iaid.ir/article_55172_f72e8750c4025aa1bb1be83ea99c989b.pdfانجمن آبیاری و زهکشی ایراننشریه آبیاری و زهکشی ایران2008-79429620160220Analysis of soil Infiltration Estimation Methods in Irrigated lands with Zabol Municipal Treated wastewaterآنالیز روشهای برآورد نفوذپذیری خاک در اراضی آبیاریشده با پساب شهری تصفیهشده87188255174FAنصیر روشناسدانشجوی کارشناسی ارشد گروه مهندسی آب، دانشگاه زابل ، زابل، ایرانفاطمه کاراندیشاستادیار گروه مهندسی آب، دانشگاه زابل، زابل، ایرانسیدمحمود طباطباییاستادیار گروه مهندسی آب، دانشگاه زابل، زابل، ایرانعلیرضا حسناقلیاستادیار موسسه تحقیقات فنی و مهندسی کشاورزیسلمان شریف آذریمربی گروه مهندسی آب، دانشگاه زابل، زابل، ایرانJournal Article20150812Water quality is one of the most affective factors on soil infiltration. The widespread use of wastewater in recent years caused the accurate estimation of soil infiltration to be essential for achieving proper irrigation management. Therefore, Philip, Kostiakov, Kostiakov-Lewis, Green-Ampt,Horton, SCS and linear regression models for soil infiltration estimation were evaluated. Infiltration experiments were carried out in an area of 190 ha of agricultural lands under wheat cultivation, around the Zabol refinery of municipal waste water for six soil texture classes include silty clay, clay loam, sandy loam, loam, loamy sand, silty clay loam. These lands are irrigated with treated wastewater for over 10 years. The study area was divided into pixels with 150mÍ150m size. The cumulative infiltration was determined using double ring experiment. Some physicochemical soil properties were determined in soil samples taken from the center of each pixel. Despite of significant relation between soil infiltration and EC, sand, clay and silt percentage, exchangeable sodium and bulk density, transfer functions didn’t led to satisfactory results for cumulated infiltration. Kostiakov and Horton models were the best profitable models for silty clay soils. Whereas, the others were the best for cumulative infiltration estimation in silty clay loam soils. Green-Ampt and Kostiakov models were the best fitted on the observed cumulative infiltration data with root mean square, mean bias error and efficient coefficient of 0.16 and 0.15 cm, -0.03 and 0.04 cm, and 0.74 and 0.78 cm, respectively. The considerable reduction in soil infiltration due to over accumulation of salt and sodium in the surface soil layers through long term application of waste water in the study area. کیفیت آب آبیاری از جمله مهمترین عوامل مؤثر بر میزان نفوذپذیری خاک میباشد. نظر به استفاده گسترده از پسابهای شهری در کشاورزی فاریاب در سالهای اخیر، تخمین میزان نفوذپذیری با استفاده از روش مناسب در مزارع تحت آبیاری با این منابع آبی، امری ضروری در راستای اعمال صحیح مدیریت آبیاری میباشد. لذا در این پژوهش، معادلههای فیلیپ، کاستیاکف، کاستیاکف-لوئیس، گرین امپت، هورتن، سازمان حفاظت خاک آمریکا (SCS) و مدلهای رگرسیون خطی در تخمین میزان نفوذپذیری ارزیابی شد. آزمایشهای لازم در 190 هکتار از اراضی تحت کشت گندم با شش کلاس بافت خاک رسسیلتی، لومرسی، لومشنی، لوم، شنلومی و لومرسیسیلتی انجام شد. آبیاری در این اراضی با استفاده از پساب تصفیه شده با قدمتی فراتر از 10 سال انجام میشود. کل منطقه به پیکسلهایی با ابعاد 150 در 150 مترمربع تقسیم شد و میزان نفوذ تجمعی در مرکز هر پیکسل با استفاده از استوانههای مضاعف تعیین شد. علیرغم وجود ارتباط معنیدار بین مقایر هدایت الکتریکی، درصد شن، رس، سیلت، سدیم تبادلی و چگالی ظاهری، نتایج برآورد مقادیر نفوذ تجمعی با توابع انتقالی رضایتبخش نبود. مدل کاستیاکف و هورتن بهترین عملکرد را در بافت رسسیلتی داشتند در حالیکه سایر مدلها برای بافت لوم-رسی-سیلتی مقادیر واقعبینانهتری ارایه دادند. مدل گرین-امپت و کاستیاکف با مجذور مربعات خطا و خطای انحراف به ترتیب برابر با 16/0 و 57/0 سانتیمتر و 03/0- و 04/0 سانتیمتر و ضریب کارایی بهترتیب برابر با 74/0 و 78/0، بیشترین انطباق را با دادههای مشاهدهای نفوذ تجمعی داشتند. براساس نتایج، استفاده درازمدت از فاضلاب تصفیهشده، موجب تجمع بیش از حد مجاز نمک و سدیم در لایههای سطحی خاک و در نتیجه، کاهش چشمگیر نفوذپذیری در تمام بافتهای مورد بررسی در اراضی تحت آبیاری با فاضلاب شهری زابل شد.
https://idj.iaid.ir/article_55174_322101422aa958388b1a337fd2e111b8.pdfانجمن آبیاری و زهکشی ایراننشریه آبیاری و زهکشی ایران2008-79429620160220Fairly Water Delivery in a Centralized Automatic Control System of Main Irrigation Canal Using Water Level Difference Error strategyبهرهگیری از راهبرد تقسیم خطای رقوم سطح آب در بهرهبرداری کانال اصلی آبیاری بهمنظور تحویل عادلانه آب در شرایط کمآبی88389255177FAسید مهدی هاشمی شاهدانیاستادیار گروه مهندسی آب، پردیس ابوریحان، دانشگاه تهران، تهران، ایران0000-0001-9962-1437سونیا صادقی- کارشناسی ارشد سازههای آبی، استاد مدعو گروه مهندسی عمران دانشگاه آزاد اسلامی واحد بابل، بابل، ایرانامین کانونیاستادیار گروه مهندسی آب، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایرانJournal Article20150728This paper investigates the performance of LQR centralized automatic control systems, using water level difference error strategy in main irrigation canal suffering from water scarcity. The purpose is to evaluate the equitable water distribution in main irrigation canal in conditions that the amount of water inflow into the canal is less than total water demands. Therefore three operational scenarios of normal conditions; sudden changes in water off-taking from the main canal; and deficit in supplied water are selected. A centralized LQR automatic control system is designed and tested under the mentioned operational scenarios. Performance assessment indices were also calculated during the simulation and reported in the results. The results show the reasonable performance of the designed controller in the first two operational test scenarios. Also in third one, the controller shows acceptable distribution of water level error so that equitable index varies in a limited ranged from 0.15 to 0.18. The results indicate acceptable performance of LQR controller using water level difference error operational strategy and consequently providing an equitable distribution of water along the main canalاین مقاله به بررسی عملکرد سامانه کنترل خودکار مرکزی با بهرهگیری از راهبرد اختلاف خطای رقوم سطح آب، بهمنظور بررسی توزیع عادلانه آب در کانال اصلی آبیاری در شرایطی است که میزان آب ورودی به کانال کمتر از میزان تقاضا در کانال است. سامانه کنترل طراحی شده در این تحقیق برای گزینههای بهرهبرداری در شرایط کمآبی، بهرهبرداری در شرایط معمول و تغییرات ناگهانی در برداشت آب مورد آزمون قرار گرفت و شاخصهای ارزیابی عملکرد در طول شبیهسازی اندازهگیری شدند. نتایج تحقیق حاکی از بهرهبرداری مطلوب تمامی بازههای کانال توسط سامانه کنترل خودکار طراحی شده در دو گزینه بهرهبرداری در شرایط معمول و شرایط تغییرات ناگهانی بودند. در شرایط کمآبی میزان آب تامین شده کمتر از میزان کل تقاضا در طول کانال میباشد. در این شرایط کنترلگر به صورت قابل قبولی اقدام به توزیع خطای ناشی از کمبود آب در طول کانال نموده به صورتی که شاخص بهرهبرداری عدالت برای هر ۱۳ بازه کانال بین ۱۵/۰ تا ۱۸/۰ به دست آمد. نتایج بدست آمده حاکی از عملکرد قابل سامانه بهرهبرداری کانال اصلی با بهرهگیری از راهبرد بهرهبرداری اختلاف خطای رقوم سطح آب در توزیع عادلانه آب بین مصرفکنندگان بالادستی و پاین دستی در طول کانال آبیاری میباشد.https://idj.iaid.ir/article_55177_d7fdbb2aa1ea4b2aa6b68324f106e60c.pdfانجمن آبیاری و زهکشی ایراننشریه آبیاری و زهکشی ایران2008-79429620160220Evaluation of the Empirical potential Evapotranspiration Equations for Arid and semi-arid Climates of Fars Provinceارزیابی معادلههای تجربی برآورد تبخیر-تعرق پتانسیل برای اقلیمهای خشک و نیمهخشک استان فارس89390455178FAمصطفی گرجیدانشجوی کارشناسی ارشد ، گروه مهندسی آب، دانشگاه کشاورزی ومنابع طبیعی ساری، ساری، ایرانمحمود رائینی سرجازدانشیار گروه مهندسی آب، دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی ساری، ساری، ایرانJournal Article20151025Development of an empirical equation to estimate accurately potential evapotranspiration (ETo) is essential for programming of crops water requirements in natural ecosystems and agriculture sectors. Therefore, the aim of this research is to select the appropriate empirical equation to calculate potential evaporation for arid and semi-arid climates of Fars province. For this purpose the FAO-Penman-Montieth standard equation was employed to evaluate the efficiency and potential of empirical equations (<em><em>Hargreaves</em></em>-Samani, <em><em>Jensen</em></em>-<em><em>Haise, </em></em>Makkink, Turc, Thornthwaite and Blaney–Criddle) to estimate potential evapotranspiration of Shiraz and Lar stations, as reference stations for arid and semi-arid climates, respectively, in Fars province. After selecting the appropriate equation, the monthly potential evapotranspiration was calculated for all stations. Finally, the province spatial ETo distribution was determined. The results of this research showed that among the selected empirical equations the <em><em>Hargreaves</em></em>-<em><em>Samani had the highest correlations (r ≥ 0.96) with FAO-Penman-Montieth calculated data for both arid and semi-arid climates, therefore, selected as the appropriate equation for the province. The spatial ET distribution map showed that the air potential evaporative is reducing northwards. </em></em>برآورد درست تبخیر-تعرق پتانسیل برای برنامهریزی نیاز آبی گیاهان در بوم سامانههای طبیعی و کشاورزی و گزینش یک روش مناسب از اهمیت فراوانی برخوردار است. بنابراین هدف این پژوهش بهگزینی روش برآورد تبخیر-تعرق پتانسیل در اقلیمهای خشک و نیمهخشک استان فارس است. برای این منظور از معادله فائو پنمن-مانتیت به عنوان روش معیار استفاده و سپس کارایی و توان برآورد روشهای تجربی (هارگریوز-سامانی، جنسن-هیز، مککینگ، تورنت وایت، تورک و بلانی-کریدل) نسبت به آن در دو ایستگاه شیراز و لار بررسی شد. پس از گزینش بهترین روش تجربی برای برآورد تبخیر-تعرق پتانسیل، مقدار تبخیر-تعرق ماهانه همه ایستگاههایِ برگزیده برآورد شد. سرانجام پراکنش مکانی تبخیر-تعرق برآورد شده استان تعیین شد. یافتههای این پژوهش نشان داد که در میان روشهای تجربی، روش هارگریوز-سامانی، با همبستگی (96/0 r ≥ ) و همخوانی بالا با دادههای برآوردی معادله فائو پنمن-مانتیت، در هر دو اقلیم خشک و نیمهخشک، بهعنوان روشِ تجربی مناسب شناخته شد. نقشه پراکنش مکانی تبخیر-تعرق پتانسیل نمایشگر آن است که توان تبخیرکنندگی هوا از جنوب و جنوب شرقی استان بهسوی شمالی و شمال شرقی کاهش مییابد، و این توان در فصلهای گرم بسیار بیشتر از فصلهای خنک استhttps://idj.iaid.ir/article_55178_cd0a205ea969c42f2327fd41cd3a2935.pdfانجمن آبیاری و زهکشی ایراننشریه آبیاری و زهکشی ایران2008-79429620160220Nonlinear Analysis of Time Series of Maximum Daily Temperature in Kerman Station Based on Chaos Theoryتجزیه و تحلیل غیرخطی سری زمانی دمای حداکثر روزانه در ایستگاه کرمان بر مبنای نظریهی آشوب90591755180FAامیر اسلامیدانشجوی دکترای آبیاری و زهکشی، گروه مهندسی آب دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایرانبیژن قهرماناستاد گروه مهندسی آب دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایرانپیمان اسلامیفوق دکترا در بخش ریاضی دانشگاه وارویک انگلستانعلینقی ضیاییاستادیار گروه مهندسی آب دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایرانJournal Article20151012To identify the dynamism of any system, it is required that its nonlinear behavior is identified on the basis of some specific algorithms, such as chaos theory study. Recognition of behavior of one parameter such as temperature, which is a key component of any climate theoretical model, is critically important. In this research, the behavior of a 25-year time series of daily maximum temperature in Kerman station as one of climate parameters using dynamically nonlinear were analyzed. Accordingly, the parameters required for the reconstruction of phase space, time delay and embedding dimension were calculated as 82 days and 7, respectively. The results showed that there was chaos in the time series. So, correlation dimension and maximum Lyapunov exponent were obtained to be 2.78 and 0.0149, respectively<strong>.</strong>برای شناسایی پویایی هر سیستم نیاز است رفتار غیرخطی آن بر مبنای الگوریتمهای خاصی مانند نظریهی آشوب بررسی گردد. شناخت رفتار غیرخطی پارامتری مانند دمای هوا که جزئی کلیدی، از هر مدل نظری آب و هوا میباشد، از اهمیتی خاص برخوردار است. در این تحقیق رفتار غیر خطی سری زمانی 25 ساله دمای حداکثر روزانه در ایستگاه کرمان با استفاده از نظریهی آشوب مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بر این اساس، پارامترهای مورد نیاز برای بازسازی فضای فاز، زمان تأخیر و بُعد نشاننده، به ترتیب 82 روز و 7 روز محاسبه شدند. همچنین نتایج حاصله حاکی از وجود آشوب در این سری زمانی بود. بطوریکه بُعد همبستگی و حداکثر نمای لیاپانف به ترتیب 78/2 و 0149/0 بدست آمدند.
https://idj.iaid.ir/article_55180_ec067467ef200c4d847860564cb5cb47.pdfانجمن آبیاری و زهکشی ایراننشریه آبیاری و زهکشی ایران2008-79429620160220Determination of Irrigation Water Threshold Depths for Citrus Production in Humid Region of Iranتعیین عمقهای آستانهای آب آبیاری برای تولید مرکبات در مناطق مرطوب ایران91892655181FAهرمز عبادیدانشجوی دکتری آبیاری و زهکشی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، ساری، ایرانمحمود رائینی سرجازدانشیار گروه مهندسی آب دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، ساری، ایرانمحمدعلی غلامی سفیدکوهیاستادیار گروه مهندسی آب دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری،ساری، ایرانJournal Article20150830In order to optimal operation of water resources and citrus production sustainability in the north of Iran, it is essential to consider economical aspects in deficit irrigation. The objective of this study was to determine irrigation water threshold depths which provide maximum profit under limited land or water resource availability. .For this purpose, a field experiment carried out with Thomson navel orange on flying dragon rootstock, irrigated by drip irrigation, in Ramsar (north of Iran). The treatments, arranged in randomized complete block design, were five different water levels,including 40, 60, 80,100 and 120 percent of irrigation requirement (IR). Optimal depths of irrigation water were determined with mathematical method suggested by English. The statistical compare of means showed that yeild differnces at water levels of 80, 100 and 120 percen of IR were not significant. Also, this differences between 60 and 80 percent were not significant. The relations between yeild and costs with used water were obtained quadratic polynomial and linear functions, respectively. Irrigation water depth at maximum yeild (W<sub>m</sub> = 199.8 mm) was a little (%1) much than water depth under water - limiting condition (Wl) and therefore maximum net income per unit of land, earned at the depths, had a small difference. By applying water depth under water- limiting condition (W<sub>w</sub> = 127.1mm), water use decreased by 36 percent. In that case, irrigation water productivity (19.2 kg/m<sup>3</sup>) and net income per unit of water increased by 41.8 and 23 percent, respectively. Moreover, citrus cultivated area can be increased by 57% with W<sub>w</sub>. In conclusion, for condition in which land is the most important limiting factor of citrus production and there is no quantity and quality limitation of water, economically optimum depth of irrigation water is 198mm. The optimum depth in water scarsity condition is 127mmبرای بهرهبرداری بهینه از منابع آب و پایداری تولید مرکبات در شمال ایران لازم است کمآبیاری با ملاحظات اقتصادی همراه باشد. هدف این پژوهش تعیین عمقهای آستانهای آب آبیاری برای کسب درآمد خالص بیشینه در شرایط محدودیت زمین و آب بود. بدین منظور آزمایشی روی پرتقال تامسون ناول با پایه فلائینگ دراگون و تحت آبیاری قطرهای در رامسر انجام شد. تیمارها در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی پنج سطح آبیاری 40، 60، 80، 100 و 120 درصد نیاز آبیاری بود. عمقهای آستانهای آب آبیاری با استفاده از روش انگلیش تعیین شد. مقایسه میانگینها نشان داد که اختلاف عملکرد درختان در بین سطوح آبیاری 80، 100 و 120 درصد و نیز بین 60 و 80 درصد معنیدار نیست. روابط بین عملکرد و هزینه با آب مصرفی به ترتیب توابع چند جملهای درجه دوم و خطی بهدست آمد. عمق آب آبیاری در حالات عملکرد بیشینه (8/199میلیمتر) تفاوت کمی (یک درصد) با عمق آب در حالت محدودیت زمین داشت و بهمین دلیل بیشترین درآمد خالص در واحد سطح که از ایندو عمق بدست آمد، تفاوت کمی با هم داشتند. با کاربرد عمق آب در حالت محدودیت آب (1/127 میلیمتر) مصرف آب 36 درصد کاهش یافت و در نتیجه بهرهوری آب (2/19 کیلوگرم بر مترمکعب) 8/41 درصد و درآمد خالص بهازای واحد حجم آب 23 درصد افزایش یافت. همچنین با این مقدار آب میتوان 57 درصد سطح زیر کشت را افزایش داد. بنابراین در شرایطی که زمین مهمترین عامل محدودکننده تولید مرکبات است و هیچگونه محدودیت کیفی و کمی منابع آب وجود ندارد، مناسبترین عمق آب آبیاری از نظر اقتصادی 198 میلیمتر و در شرایط محدودیت منابع آب 127 میلیمتر است.https://idj.iaid.ir/article_55181_07d51b3b232cd91dedc2f859e40ff3e4.pdfانجمن آبیاری و زهکشی ایراننشریه آبیاری و زهکشی ایران2008-79429620160220The Impact of Water Consumption and Planting Methods on Yield and Water Use Efficiency in Potato Varieties (Case Study: Kaboutarabad Agricultural Research Station of Isfahan)تأثیر میزان آب مصرفی و روشهای کاشت بر عملکرد و کارآیی مصرف آب در ارقام تجاری سیبزمینی (مطالعه موردی: ایستگاه تحقیقاتی کبوترآباد اصفهان)92793655182FAعلیرضا مأمن پوشاستادیار پژوهشی، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی اصفهان، اصفهان، ایرانمحسن حیدری سلطان آبادیاستادیار پژوهشی، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی اصفهان، اصفهان، ایرانمحسن دهقانیمربی پژوهشی، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی اصفهان، اصفهان، ایرانJournal Article20151102One of the principles of water efficient use in agriculture is to increase the water use efficiency through appropriate planting methods and resistant varieties to deficit irrigation. This study was carried out to evaluate the effects of water consumption and planting methods on yield and water use efficiency of the potato in Kaboutarabad Agricultural Research Station (Isfahan Region). For this purpose, using a split- split plot design based on Randomized complete block with three replications, the effects of planting methods (single-rows and double-rows planting) as main plot, water consumption (60, 80, 100 and 120 percent of the net water requirement) as sub plot and potato varieties (Sante, Marfuna and Rynda) as sub-sub plot were investigated. The results showed that in both years, the yield of potato was higher in the irrigation with 100 and 120 percent of net water requirement. In addition, double-rows planting had higher yield compared to single row planting while the yield was not affected by the potato varieties. In the first year, the lowest and highest water use efficiency were observed in 60 percent of net water requirement with single-row planting and 80 percent of net water requirement with double-rows planting treatments, respectively. In second year, lowest water use efficiency was observed in 60 and 100 percent of net water requirement treatment while highest water use efficiency was occurred in 120 percent of net water requirement treatment. According to this research, in the areas with the same conditions, potato irrigation with 100 percent of net water requirement leads to the highest yield and water use efficiency. In case of water source shortage, the highest water use efficiency is occurred with 60 percent of net water requirement. In both cases, double-rows planting method is preferred to single row planting.یکی از اصول استفاده بهینه از آب در بخش کشاورزی، افزایش کارآیی مصرف آب از طریق کاربرد روشهای مناسب کاشت و ارقام مقاوم به کم آبیاری میباشد. این تحقیق بهمنظور بررسی تأثیر میزان آب مصرفی و روشهای کاشت بر عملکرد و کارایی مصرف آب ارقام سیبزمینی در ایستگاه تحقیقات کشاورزی کبوترآباد اصفهان اجرا شد. بدین منظور با استفاده از طرح کرتهای دوبار خرده شده بر پایه بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار، اثر روشهای کاشت یک ردیفه و دو ردیفه شیاری به عنوان کرتهای اصلی، میزان آب مصرفی در روش جویچهای شامل 60، 80 ، 100 و120 درصد نیاز خالص آبیاری به عنوان کرتهای فرعی و ارقام سیبزمینی شامل سانته، مارفونا و آریندا بهعنوان کرت فرعی بر عملکرد محصول و کارآیی مصرف آب مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج آزمایش نشان داد که در هر دو سال مورد تحقیق، تیمارهای آبیاری 100 و120درصد نیاز خالص آبیاری بیشترین عملکرد سیبزمینی را به خود اختصاص دادند. مقایسه میانگین اثر روشهای کاشت بر تولید محصول نشان داد که در هر دو سال انجام آزمایش، کشت دو ردیفه نسبت به کشت یک ردیفه عملکرد بالاتری داشت در حالی که عملکرد محصول تحت تأثیر رقم سیبزمینی قرار نگرفت. در سال اول بیشترین و کمترین کارآیی مصرف آب به ترتیب با آبیاری به میزان 60 درصد نیاز خالص آبیاری و آبیاری به میزان 80 درصد نیاز خالص آبیاری مشاهده شد. در سال دوم اجرای آزمایش، تیمار آبیاری 60 درصد نیاز خالص آبیاری و 100 درصد نیاز خالص آبیاری، بیشترین کارآیی مصرف آب و تیمار120 درصد نیاز خالص آبیاری، کمترین کارآیی مصرف را به خود اختصاص داد. به موجب این تحقیق، در مناطق با شرایط مشابه، آبیاری سیبزمینی با 100 درصد نیاز آبی، بیشترین عملکرد و کارآیی مصرف آب را به دنبال خواهد داشت. در صورت کمبود منابع آب، بیشترین کارآیی مصرف در آبیاری سیبزمینی با 60 درصد نیاز آبی به دست خواهد آمد. در هر دو حالت، کشت دو ردیفه نسبت به یک ردیفه ارجحیت دارد. https://idj.iaid.ir/article_55182_029a5b013c1d09b6d2b46b9516f9b85c.pdfانجمن آبیاری و زهکشی ایراننشریه آبیاری و زهکشی ایران2008-79429620160220Comparison Calculated and Actual Daily Reference Evapotranspiration in Greenhouse Conditions in a Semi-arid Climateمقایسه تبخیر و تعرق مرجع روزانه محاسبهشده و واقعی در شرایط گلخانهای در اقلیم نیمهخشک93794755183FAسعید اکبری فردکارشناسی ارشد مهندسی منابع آب، دانشگاه شهید باهنر کرمان - انجمن پژوهشگران جوان،دانشگاه شهید باهنر کرمان، کرمان، ایرانبهرام بختیاریاستادیار گروه مهندسی آب، دانشگاه شهید باهنر کرمان، کرمان، ایرانمحمد محمد میرحبیبیکارشناسی ارشد مهندسی منابع آب، دانشگاه شهید باهنر کرمان - انجمن پژوهشگران جوان،دانشگاه شهید باهنر کرمان، کرمان، ایرانعباس رضایی استخروئیهاستادیار گروه مهندسی آب، دانشگاه شهید باهنر کرمان، کرمان، ایرانJournal Article20150919Reducing water consumption in greenhouses is one of the main concerns for growers. This study was conducted in order to compare actual grass reference evapotranspiration that measured with a micro-lysimeter with estimated values of the calculation methods. The site of the study is a greenhouse that located in five kilometers from city of Mahan (south of Kerman province) with altitude 1880 meters above sea level. Meteorological data have been measured in the greenhouse environment from 13 November 2011 to 22 March 2012. The reference evapotranspiration was measured by two micro-lysimeters. In this study, 12 Computational models have been considered. In order to use these methods, meteorological data, including wet and dry temperatures, mean daily temperature, relative humidity, solar radiation and sunshine duration were measured in the greenhouse. In addition, the amount of pan evaporation was measured by a reduced pan. The results showed that FAO-24 Radiation method having the best overall performance (r=0.65, RMSE=0.81, d=0.8, MAE=0.65) and Mc-Claude method did show significant differences under all conditions evaluated (r=0.11, RMSE=3.32, d=0.32, MAE=3.16) in this climate under greenhouse condition.این مطالعه بهمنظور مقایسه مقدار حقیقی تبخیر و تعرق گیاه مرجع (چمن) با مقدار برآورد شده از روشهای محاسباتی در گلخانهای واقع در پنج کیلومتری شهرستان ماهان (در جنوب استان کرمان) با ارتفاع ۱۸۸۰ متر از سطح دریا اجرا شد. دادههای هواشناسی شامل دماهای تر و خشک، میانگین روزانه دما، رطوبت نسبی، تشعشع خورشید و ساعات آفتابی از ۲۲ آبان 1390 تا سوم فروردینماه 1391 در محیط گلخانه برداشت شد. همچنین مقدار حقیقی تبخیر و تعرق مرجع توسط دو عدد میکرولایسیمتر اندازهگیری گردید. تعداد 12 مدل بهمنظور محاسبه تبخیرتعرق مرجع مورد توجه قرار گرفت. علاوه بر این، میزان تبخیر توسط تشت تبخیر کوچک نیز در محیط گلخانه اندازهگیری گردید. نتایج نشان داد که از بین روشهای موردبررسی، روش فائو-24 تابشی با ضریب همبستگی (r) 65/0، ریشه میانگین مربع خطا (RMSE)81/0، شاخص توافق (d) 8/0 و همچنین میانگین مطلق خطا (MAE) 65/0، مناسبترین مدل در شرایط گلخانهای در این اقلیم بوده است. روش مککلود با ضریب همبستگی (r) 11/0، ریشه میانگین مربع خطا (RMSE) 32/3، شاخص توافق (d) 32/0 و همچنین میانگین مطلق خطا (MAE) 16/3 اختلاف معنیداری را در مقایسه با مقادیر میکرولایسیمتری در داخل گلخانه داشته است.https://idj.iaid.ir/article_55183_2b693460790c613a0777d9565d086634.pdfانجمن آبیاری و زهکشی ایراننشریه آبیاری و زهکشی ایران2008-79429620160220Estimation of Seepage in Lined Irrigation Channels of Marvdasht Plain Using SEEP/W and MSEEP Modelsبرآورد میزان نشت آب در کانالهای آبیاری پوشش شدهی شهرستان مرودشت با استفاده از مدلهای SEEP/W و MSEEP94895955185FAحامد آذری فرد جهرمیدانشجوی سابق کارشناسی ارشد سازههای هیدرولیکی، دانشکده فنی مهندسی، دانشگاه آزاد اسلامی لارستان، لارستان، ایرانمحمدعلی شاهرخ نیااستادیار پژوهشی بخش تحقیقات فنی و مهندسی کشاورزی، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی فارس، شیراز، ایرانصمد سنایی جهرمیاستادیار پژوهش، گروه پژوهشی آب فارس، شیراز، ایرانJournal Article20150920Study of seepage in irrigation canals has been widely considered by researchers due to the importance of water losses, degradation of the land and environmental problems. Canal lining cracks is one of the main reasons of the water losses and reduction of water delivery efficiency. In this study, seepage rate in three concrete lined canals of Marvdasht Plain (Fars Province), were evaluated using SEEP/W, MSEEP and empirical models, and compared with ponding method results. Results of SEEP/W and MSEEP models showed no significant difference to the results obtained from ponding method. Results of SEEP/W model showed 11.3 percent of error comparing with ponding method in the first canal. For the second and the third canals this error was about 16.8 and 12.6 percent for MSEEP model, respectively. Using ponding method, the final seepage rates were about 402.8, 434.9, 218.8 mm per day in the three canals, respectively. The final seepage rate obtained by SEEP/W model was 448.3, 513.7, and 269.0 mm per day in three canals, respectively. The final seepage rate estimated by MSEEP model was 530.4, 508.2, and 246.3 mm per day in the three studied canals. The empirical seepage models were calibrated using the data obtained from ponding method in the studied region. The differences between results of un-calibrated Misra model and ponding method were not significant for the first and the third studied canal. The errors of seepage estimation for these canals were 9 and 37.1 percent, respectively. The difference between ponding method and other empirical models were significant. Among the modified empirical models, the results of Davis and Wilson, and Ingham models were closer to ponding method. The coefficient of determination and estimation error of Davis and Wilson model was 0.8486 and 2.23 percent error, while for Ingham model these values were 0.8430 and 2.27 percent, respectively. بررسی نشت از کانالهای آبیاری به دلیل تلفات آب، تنزل کیفیت اراضی و تهدید محیط زیست همواره مورد توجه محققین بوده است. ترکهای ایجاد شده در پوشش بتنی کانالها، یکی از دلایل اتلاف آب و کاهش راندمان انتقال آب میباشد. در این مطالعه، میزان نشت از سه کانال پوشش شده واقع در منطقه مرودشت استان فارس، با استفاده از روش حوضچهای، مدلهای نرمافزاری SEEP/W و MSEEP و معادلات تجربی برآورد و مقایسه گردید. نتایج حاصل از مدلهای SEEP/W و MSEEP با نتایج روش حوضچهای اختلاف معنیداری نداشت. درکانال اول مدل SEEP/W با خطای 3/11 درصد و در کانال دوم و سوم مدل MSEEP بهترتیب با خطای 8/16 و 6/12 درصد میزان نشت را نزدیکتر به روش حوضچهای برآورد نمود. در نهایت با استفاده از نتایج بهدست آمده از روش حوضچهای، معادلات تجربی نشت برای منطقه مورد مطالعه واسنجی شدند. قبل از واسنجی، نتایج روش میسرا در کانال اول و سوم با خطای 9 و 1/37 درصد اختلاف معنیداری با روش حوضچهای نشان نداد. نتایج سایر معادلات تجربی با نتایج روش پایه در همه کانالها معنیدار شد. در بین روابط تجربی اصلاح شده، در کانال اول و سوم، معادله پنجاب هند با خطای 4/8 و 1/26 درصد و در کانال دوم روش میسرا با خطای 0/15 درصد، تخمین بهتری از میزان نشت آب نسبت به روش حوضچهای داشت.
https://idj.iaid.ir/article_55185_abc724c3c09d7615c4e0e9d4b9f70820.pdfانجمن آبیاری و زهکشی ایراننشریه آبیاری و زهکشی ایران2008-79429620160220Introducing Developed KDW-VG Model and Its Performance Iinvestigation to Numerical Simulation of Preferential Water Flow in Soilمعرفی مدل توسعه یافته KDW-VG و بررسی کارایی آن در شبیهسازی عددی جریان ترجیحی آب در خاک96097255186FAمصطفی مرادزادهدانشجوی دکتری آبیاری و زهکشی دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایرانهادی معاضداستاد دانشکده مهندسی علوم آب،گروه آبیاری و زهکشی دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایرانسعید برومند نسباستاد دانشکده مهندسی علوم آب،گروه آبیاری و زهکشی دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایرانمحمد رضا خالدیاناستادیار گروه مهندسی آب، دانشکده علوم کشاورزی دانشگاه گیلان، رشت، ایرانJournal Article20151103Rapid preferential water flow occurs in soil macropores such as underground channels formed by worm activity and root plants growth. For process predicting and describing of these types of water flow in soil, Di Pietro et al., (2003) developed and proposed kinematic–dispersive wave (KDW) model. They proposed this model by adding dispersive term to kinematic wave model which is strictly convective and was presented by German (1985). The fundamental assumption of this model is that the flux is exclusively a function of the mobile water content but in kinematic–dispersive wave model with its aditional dispersive term, it is assumed that the flux is some non-linear function of the mobile water content and its first time derivative. The first term of this assumption is a power function where the flux is depended to mobile water content .This equation is just a mathematic equation and has not the strong physical meaning. In this research, this power function is substituted by the shape of van Genuchten equation which has an acceptable physical meaning and the kinematic dispersive wave- van Genuchten (KDW-VG) is introduced for the first time. At first the model coefficients were optimized using particle swarm optimization (PSO) method and after that the model was validated by experimental observation of hydrograph of rainfall which was passed through the preferential routes of physical model and was recorded from the bottem of soil column. For creating the preferential pathways in the soil profile, a soil column of coarse sand with diameter of 1.4 cm was embedded in the center of a soil column with diameter of 160 mm and height of 300 mm.The results showed that the numerical model has very good agreement with the experimental observations and the RMSE amount between observations and the model prediction was lesser compared with last researches.جریانهای ترجیحی سریع در خلل و فرج درشت خاک، مانند سوراخ و کانالهای زیرزمینی که با فعالیت کرمها و یا رشد ریشه گیاهان به وجود میآید، رخ میدهند. برای پیشبینی روند و توضیح این نوع جریانها در خاک، دی پترو و همکاران (2003)، مدل موج سینماتیک، انتشار (<sup>4</sup>KDW) را توسعه و پیشنهاد دادند. نامبردگان این مدل را با اضافه کردن ترم انتشار به معادله موج سینماتیک (<sup>5</sup>KW) که به شدت تودهای است و توسط جرمن در سال 1985 ارائه شده بود، توسعه دادند (Di pietro et al., 2003)، (German., 1985). فرضهای اساسی این مدل، این است که فلاکس جریان به تنهایی تابعی از مقدار آب متحرک است. ولی در مدل موج سینماتیک، انتشار با اضافه شدن بخش انتشار به معادله قبلی،فرض میشود که فلاکس جریان یک تابع غیر خطی از مقدار آب متحرک و مشتق اول آن نسبت به زمان میباشد. بخش اول این فرض یک تابع توانی است که در آن فلاکس جریان به رطوبت متحرک وابسته است. این معادله توانی تنها یک معادله ریاضی است و از معنی و مفهوم فیزیکی چندانی برخوردار نیست. در این پژوهش این معادله توانی با صورت ظاهری معادله وان گنوختن که معنی فیزیکی قابل قبولی دارد، جایگزین شد و مدل ریاضی موج سینماتیک، انتشار- وان گنوختن (<sup>6</sup>KDW-VG) برای اولین بار معرفی شد. ابتدا ضرایب مدل با استفاده از روش بهینهسازی تراکم ذرات(<sup>7</sup>PSO) به دست آمد و سپس مدل با استفاده از دادههای آزمایشگاهی مربوط به هیدروگراف حاصل از بارندگی و گذار آب از مسیرهای ترجیحی مدل فیزیکی که از انتهای ستون خاک برداشت شده بود، مورد صحت سنجی قرار گرفت. برای ایجاد مسیر ترجیحی در خاک، یک ستون ماسه درشت به قطر 4/1 سانتیمتر در مرکز ستون خاکی به قطر خارجی 160 و ارتفاع 300 میلیمتر ایجاد شد. نتایج این پژوهش نشان از تطابق بسیار خوب مدل با مشاهدات آزمایشگاهی داشت و مقادیر RMSE بین مشاهدات و پیشبینیهای مدل حاضر نسبت به مطالعات پیشین کمتر بوده است.https://idj.iaid.ir/article_55186_6e00fcf2e7e40738c871b76e8d6317ad.pdfانجمن آبیاری و زهکشی ایراننشریه آبیاری و زهکشی ایران2008-79429620160220Changes of Quality properties of Hamedan white Garlic at the Cut off Dates and Different levels of Irrigation During Storage and Relationship with Water - use Efficiencyتغییرات ویژگیهای کیفی سیر سفید همدان در زمانهای قطع و سطوح مختلف آبیاری در مدت نگهداری و رابطه آن با کارایی مصرف آب97398255195FAسیدمعینالدین رضوانیمربی پژوهشی بخش تحقیقات فنی و مهندسی کشاورزی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، همدان، ایران0000-0001-7293-5030فریبا بیاتمربی پژوهشی بخش تحقیقات فنی و مهندسی کشاورزی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، همدان، ایرانعلیاحسان نصرتیمربی پژوهشی بخش تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، همدان، ایرانJournal Article20150928This research was conducted on completely randomized block design in a split plot experiment during 3 years in Hamedan consisting of three levels of irrigation (75%, 100%, 125% water requirement) as main plot and cut off dates of irrigation as sub plot, (current date, a week before and a week after the current date of irrigation in the region) at three replications. Garlic bulbs were harvested 20 days after cut off irrigation and the effect of cut off dates and different levels of irrigation on some qualitative factors during 6 months of storage were measured. The relationship between color, weight loss and sprouting with water - use efficiency were determined at the end of storage duration. Results showed that during storage, pyruvate content, color changes, weight loss and sprouting increased and moisture content of cloves decreased significantly. Pyruvate content, weight loss and spoilage increased and color changes decreased due to the delay of cut off irrigation. The amount of water irrigation showed no significant effect on measured factors. With increasing water - use efficiency, weight loss, spoilage and color changes decreased. Consequently, 75% water requirement with the highest water - use efficiency and cut off date a week earlier than the current date was appropriate for this region.پژوهش حاضر به صورت طرح کرتهای خرد شده در قالب بلوکهای کامل تصادفی به مدت سه سال در همدان اجرا شد که در آن مقادیر مختلف آب آبیاری به عنوان عامل اصلی (در سطوح 75، 100 و 125 درصد نیاز آبی) و زمانهای قطع آبیاری به عنوان کرت فرعی (زمان رایج قطع آبیاری در منطقه، یک هفته قبل و یک هفته بعد از زمان معمول منطقه) در 3 تکرار به اجرا درآمد. 20 روز پس از قطع آبیاری هر تیمار، سوخها برداشت شد و اثر سطوح مختلف و زمانهای قطع آبیاری بر برخی عوامل کیفی و عمر انباری سیر در مدت شش ماه نگهداری، اندازهگیری و رابطه عوامل رنگ، درصد فساد و افت وزنی سوخهای سیر در انتهای مدت انبارداری با کارایی مصرف آب تعیین شد. نتایج نشان داد در طول مدت نگهداری در انبار، مقادیر پیرووات، تغییرات رنگ، افت وزنی و فساد، افزایش معنی دار و درصد رطوبت سیرچهها کاهش معنیداری داشت. تاخیر در قطع آبیاری سبب افت ترکیبهای عطر و طعم دهنده و نیز افزایش افت وزنی و فساد سوخهای سیر در مدت نگهداری در انبار شد. تغییرات رنگ در قطعهای دیرتر آبیاری کاهش یافت ولی این کاهش معنی دار نبود. مقادیر آب آبیاری اثر معنیداری بر عوامل کیفی سوخهای سیر نشان نداد. با افزایش کارایی مصرف آب، کاهش در مقادیر افت وزنی، فساد و تغییرات رنگ سوخهای سیر مشاهده شد. در نتیجه، آبیاری 75 درصد نیاز آبی با بالاترین کارایی مصرف آب و تاریخ قطع یک هفته زودتر از زمان رایج منطقه مناسب تشخیص داده شد.https://idj.iaid.ir/article_55195_693cf26430bae8000cce1fb906190101.pdfانجمن آبیاری و زهکشی ایراننشریه آبیاری و زهکشی ایران2008-79429620160220Effect of Section Constriction Due to T-shaped Spur Dike in a Bend on Flow Pattern Using FLOW-3D Softwareاثر تنگ شدگی مقطع ناشی از آبشکن در قوس بر الگوی جریان با نرمافزار FLOW-3D98399355196FAسمیه الیاسیدانشجوی کارشناسی ارشد سازه های هیدرولیکی، گروه مهندسی عمران، دانشگاه رازی ،کرمانشاه، ایرانافشین اقبال زادهاستادیار سازههای هیدرولیکی، گروه مهندسی عمران، دانشگاه رازی ،کرمانشاه، ایرانمیترا جواناستادیار سازههای هیدرولیکی، گروه مهندسی عمران، دانشگاه رازی ،کرمانشاه، ایرانJournal Article20151205Spur dikes are one of the many kinds of hydraulic structures, and they are employed in stabilizing rivers’ outer walls and redirecting the flow. Considering the importance of understanding flow pattern around the spur dikes, the present work firstly simulated the flow pattern around a T-shaped spur dike located in a 90 degree bend channel. The rigid-bed channel’s curvature radius and radius to width ratio were respectively 2.4 and 4. FLOW-3D was used in order to simulate the flow pattern, and the effect of section constriction on the flow pattern was studied afterwards. VOF was used for distinguishing the water surface profile from the open surface model, and RNG k-ɛturbulence model was employed to model the turbulent flow around the spur dike. The piece of research indicated an acceptable correspondence between numerical and experimental results. The results obtained through various simulations per 10, 20 and 25% constrictions of the section indicated that increase in section constriction would increase the water surface fluctuations, and the maximum height upstream and the minimum height downstream were observed in the case of the large spur dike. In addition, the vortices appear over a longer area of the bend, downstream the spur dike. آبشکنها یکی از انواع سازههای هیدرولیکی هستند که به منظور تثبیت جداره خارجی رودخانهها و هدایت جریان مورد استفاده قرار میگیرند. با توجه به اهمیت شناخت الگوی جریان در اطراف آبشکنها، در تحقیق حاضر ابتدا الگوی جریان در اطراف آبشکن T شکل، مستقر در یک کانال قوسی 90 درجه شبیهسازی شد. این کانال دارای بستر صلب بوده و به ترتیب دارای شعاع انحنا و نسبت شعاع به عرض 4/2 و4 است. برای شبیهسازی الگوی جریان از نرمافزار FLOW-3D استفاده شده و سپس اثر تنگشدگی مقطع بر الگوی جریان مورد بررسی قرار گرفت. جهت شناخت پروفیل سطح آب از مدل سطح آزاد VOF<sup>1</sup>و برای شبیهسازی تلاطم جریان حول آبشکن از مدل آشفتگی RNG k-ɛ استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان میدهد که نتایج عددی و آزمایشگاهی تطابق به نسبت مناسبی دارند. نتایج حاصل از شبیهسازیهای مختلف به ازای تنگشدگیهای 10، 20 و 25 درصدی مقطع کانال بیانگر این است که با افزایش تنگشدگی مقطع، نوسانات سطح آب نیز بیشتر شده و بیشترین ارتفاع در بالادست و کمترین ارتفاع در پاییندست مربوط به آبشکن با ابعاد بزرگتر است. علاوه بر این، گردابهها نیز درطول بیشتری از قوس در ناحیه پاییندست آبشکن ظاهر میشوند.https://idj.iaid.ir/article_55196_e55f5d629b8df35fbc4a77686921ffc9.pdfانجمن آبیاری و زهکشی ایراننشریه آبیاری و زهکشی ایران2008-79429620160220Analyzing Climate Change Effects on Agriculture Sustainability in Mazandaran Provinceتحلیل اثرات تغییر اقلیم بر پایداری کشاورزی در استان مازندران994100455197FAعبد االه درزی نفت چالیاستادیار گروه مهندسی آب دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، ساری، ایرانمینا مالدار بادلیدانشجوی کارشناسی ارشد گروه مهندسی آب دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، ساری، ایرانمیرخالق ضیاتبار احمدیاستاد گروه مهندسی آب دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، ساری، ایرانفاطمه کاراندیشاستادیار گروه مهندسی آب دانشگاه زابل، زابل،ایرانJournal Article20151108Regional development planning requires knowing of climate parameters and adaptation to climate change in future. This is especially more important for Mazandaran province which economy is mainly dependent on agricultural production. In this study, changes in minimum temperature, maximum temperature, precipitation, solar radiation and the number of hot and freezing days of Ghaemshahr city (Mazandaran province) were predicted by the year 2100 and possible effects of these changes on the agriculture of the region was discussed. The climatic variables were predicted by HADCM3 general circulation model under A1B, A2 and B1 scenarios using LARS-WG downscaling model. Evaluation of the model using statistics including model efficiency, coefficient of determination, root mean square error and mean absolute error indicated acceptable performance of the model to simulate future climate conditions in the region. Increases in monthly average of minimum and maximum temperatures in the warmer months will be more than those in the cold months. Increase in the minimum temperature was generally higher than that of the maximum temperature. The average of minimum temperature increase for all scenarios in future periods was 1.65 ° C, while it was 1.13 ° C for maximum temperature. In January, February, March, April, October and November, rainfall generally will increase compared to the base period and in the other months, it will decrease. Also, the amount of solar radiation will decline in all scenarios. On average, potential evapotranspiration will increase by 8.24, 10.47 and 12.68 % during 2011- 2100 compared with the base period under B1, A1B and A2 scenarios, respectively. Based on the results, modification in cropping calendar and pattern and improvement of irrigation and drainage practices are necessary to provide sustainable agriculture in the region under climate change. برنامهریزی برای توسعه هر منطقه، مستلزم آگاهی از پارامترهای اقلیمی و تطابق با تغییر اقلیم در آینده میباشد. این امر بهویژه در استان مازندران که اقتصاد آن به طور عمده متکی بر تولیدات کشاورزی است، از اهمیت بیشتری برخوردار است. در این تحقیق، تغییرات دمای حداقل، دمای حداکثر، بارندگی، تابش خورشیدی و تعداد روزهای داغ و یخبندان شهرستان قایمشهر در استان مازندران تا سال 2100 پیشبینی شد و اثرات محتمل این تغییرات بر کشاورزی منطقه بحث گردید. پیشبینیها با استفاده از مدل گردش عمومی HADCM3 تحت سناریوهای A1B، A2 و B1 با به کارگیری مدل ریزمقیاس نمایی LARS-WG انجام شد. ارزیابی قابلیت این مدل با استفاده از آمارههای راندمان مدل، ضریب تعیین، جذر میانگین مربعات خطا و میانگین خطای مطلق، نشاندهندهی کارایی قابل قبول آن برای شبیهسازی وضعیت اقلیمی آینده در منطقه مورد مطالعه بود. پیشبینیها نشان داد که میانگین دمای حداقل و حداکثر ماهانه در ماههای گرم بیشتر از مقدار آنها در ماههای سرد افزایش خواهد یافت. میزان افزایش دمای حداقل بیشتر از افزایش دمای حداکثر بود. میانگین افزایش دمای حداقل برای کلیه سناریوها و دورههای آتی برابر 65/1 درجه سانتیگراد بود در حالیکه این مقدار برای دمای حداکثر برابر 31/1 درجه سانتیگراد بود. مقدار بارندگی در ماههای ژانویه، فوریه، مارس، آوریل، اکتبر و نوامبر نسبت به دوره پایه افزایش و در سایر ماهها کاهش خواهد یافت. همچنین، میزان تابش خورشیدی در کلیه سناریوها روند کاهشی خواهد داشت. بهطور متوسط، در دوره 2011 تا 2100، مقدار تبخیر- تعرق پتانسیل در سناریوهای B1، A1B و A2 بهترتیب به میزان 24/8، 47/10 و 68/12 درصد نسبت به دوره پایه افزایش خواهد یافت. بر اساس نتایج، برقراری شرایط کشاورزی پایدار در منطقه در شرایط تغییر اقلیم، مستلزم تغییر تقویم و الگوی کشت و بهبود عملیاتهای آبیاری و زهکشی میباشد.
https://idj.iaid.ir/article_55197_92f15ff1579cf3fdf9fbb93ba462f268.pdfانجمن آبیاری و زهکشی ایراننشریه آبیاری و زهکشی ایران2008-79429620160220Putting Historical Water Structures into Operation, Comparing with New Water Structures Establishment Similar to “AHP Method”بهرهبرداری مجدد سازههای آبی تاریخی در مقایسه با احداث سازههای جدید آبی مشابه به روش AHP1005102055198FAشهرام کریمیدانشجوی دکتری آبیاری و زهکشی گروه مهندسی آب پردیس بین الملل دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایرانامین علیزادهاستاد گروه مهندسی آب، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایرانحسین انصاریدانشیار گروه و مهندسی آب، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایرانمحمد صافیاستادیار دانشکده عمران و محیط زیست دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایرانJournal Article20151206Long engineering background of water structures in Iran can also increase the potential and the quantity of their relevant researches, but they have always been facing with lack or not having useful and useable resources for conservation, rehabilitation and fortification of historical and contemporary water structures and always this question “How Can We Conserve and Rehabilitate a Historical Water Structure?” lairs on our consideration in case of coming in contact with, which shows well enough the necessary deliberation from different points of view such as : architecture, rehabilitation, structure, hydraulics, archaeology, geology, hydrology, meteorology, eco-tourism, cultural, social and … about these kind of remains. This research has been done on 170 structures including bridges, weirs, water delivery canals in Iran. The measures of appraisals for decision making on necessary time and cost, social, cultural, cultural heritage, environmental, discussions, existing native technology for construction, rehabilitation and materials, geology, technical and structural discussions have been done during different expert sessions with the authorities and then the importance coefficient of each measure has been calculated by using Double Matrix Method. The weight of each measure has been taken from the expert inquiries. Finally the score of each option from the total points find by multiplying the weight of measure by the importance coefficient. The result of investigations show from the total of 45 investigated structures there are 9 cases where the new structural establishments have higher score where the rehabilitation of historical structures take priority in the other cases. It is necessary to mention, there are several reasons for less score for repairing of those 9 structures. First of all, maybe the changes in climate and decrease of rainfall cause the existence of a structure becomes pale in a certain place, so either to establish a new structure or repairing one shouldn’t be wise. This problem comes back to the wrong site selection of those 45 structures during early studying phases, which have been done by different experts with different viewpoints. The second reason, the lack of economical justification for rehabilitation of those historical structures with extreme destruction which made practically impossible to discuss about renovation and rehabilitation. The point should pay more attention in the following table No.7 is the higher score of rehabilitation of historical structures than establishing new ones. According to the analytical hierarchy process it has been cleared the rehabilitation of Korit & Torogh Dams are in priority from the technical, structural, cultural heritage, social, economical and … points of view. But unfortunately, according to the wrong decision which made in passed a new dam has been constructed near Historical Korit Dam with very high cost and longer time, but the results show the establishment of this new structure has been a great mistake. But the rehabilitation and renovation of Golestan Mashad & Abassabad Behshahr which have been made according to a proper and suitable decision based on a line of complete studies which have been approved. The results show the parameters such as native materials and technics for construction and cultural heritage have least effect on decision making for establishing a new structure.سابقه طولانی مهندسی سازههای آبی در ایران، پتانسیل و کمیت پژوهشهای مرتبط را نیز میتواند افزایش دهد، ولی با این وجود همواره با کمبود و یا عدم وجود منابع مفید و قابل استفاده برای حفاظت، مرمت و استحکام بخشی بناهای آبی تاریخی و معاصر مواجه بوده است. که این به خوبی ضرورت کنکاش در این گونه از آثار را از نقطه نظرات مختلف و جمیع جهات (معماری، مرمت، سازه، هیدرولیک، باستانشناسی، زمینشناسی، هیدرولوژی، اقلیم، زیست محیطی، اکوتوریسم آبی، فرهنگی، اجتماعی و ...) نشان میدهد. این تحقیق در سطح کل ایران و بر روی 170 سازه شامل سد و بند، پل- بند و کانال انتقال آب صورت گرفته است. جهت انتخاب معیارهای ارزیابی در تصمیمگیری طی نشستهای متعدد کارشناسی با متولیان امر، موارد زمان مورد نیاز، هزینه مورد نیاز، مباحث اجتماعی، مباحث فرهنگی، مباحث زیست محیطی، مباحث میراث فرهنگی، وجود فناوری بومی و غیر بومی مناسب برای ساخت و یا ترمیم، وجود مصالح بومی، مباحث زمین شناسی و مباحث فنی و سازهای انتخاب گردید و سپس با استفاده از ماتریس زوجی نسبت به محاسبه ضریب اهمیت هر معیار اقدام شده است. جهت محاسبه وزن هر معیار نیز از نتایج کسب شده از پرسشنامههای کارشناسی استنتاج و استفاده شده است. نتایج بهدست آمده مشخص گردید از مجموع 45 سازهی بررسی شده، در 9 مورد احداث سازه جدید امتیاز بالایی را کسب نموده است و در بقیه موارد مرمت، استحکام بخشی و ترمیم و باززنده سازی سازه ی آبی تاریخی در اولویت کار قرار گرفته است. لازم به ذکر است دلایل مختلفی در رد عملیات مرمت 9 مورد سازه که طرح مرمت سازه ی آبی تاریخی در آنها امتیاز لازم را کسب نکرده وجود دارد. اول اینکه ممکن است با توجه به تغییرات آب و هوایی و کاهش نزولات جوی، کلاً لزوم وجود یک سازه در آن مکان کمرنگ شده باشد. بنابراین ساخت سازه جدید و یا مرمت سازه ی آبی تاریخی جایگاهی نخواهد داشت. این مشکل به انتخاب نادرست 45 سازه در مرحله اولیه مطالعات بر میگردد که توسط کارشناسان مختلف با دیدگاههای متفاوت انجام شده است. علت دوم عدم وجود توجیه اقتصادی مرمت سازه ی آبی تاریخی به دلیل تخریب بسیار زیاد سازه بوده که عملاً بحث ترمیم و باززنده سازی آن را غیر قابل انجام نموده است. نکته قابل توجه در جدول 7، امتیاز آوری مرمت سازه تاریخی به جای احداث سازه جدید در سد کریت طبس و سد طرق میباشد. همانطور که از نتایج مشخص است مرمت این دو سازه بر اساس سیستم تحلیل سلسله مراتبی از لحاظ فنی، سازهای، میراث فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و ... در اولویت قرار گرفته است. اما متاسفانه بر اساس تصمیمگیریهای قبلی در نزدیکی سد تاریخی کریت، سد جدیدی با صرف هزینه و زمان بسیار زیادی ساخته شده است. همچنین این مطالعات، مرمت، استحکام بخشی و باززنده سازی سد گلستان مشهد و عباس آباد بهشهر را که بر اساس یک تصمیم درست و منطقی و بر پایه یکسری مطالعات کامل صورت گرفته تایید مینماید. نتایج حاصل از این بررسی نشان داد که در خصوص تصمیمگیری برای احداث سازه جدید پارامترهایی نظیر وجود مصالح بومی، وجود فناوری بومی برای ساخت و مباحث میراث فرهنگی دارای کمترین تأثیر میباشند. https://idj.iaid.ir/article_55198_81b13190651e119248ac98bc55a84276.pdf